مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن دوره زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن دوره زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن

بهزاد حسین عباسی مدرس مدیریت استاد مدیریتی سخنران مدیریت آموزش مدیریت در سازمان شما
 

  بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

استاد بهزاد حسین عباسی مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس بازرایابی

استاد زبان بدن مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن
مدرس فروش استاد فروش

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن آموزش بازاریابی

آموزش زبان بدن

آموزش زبان بدن آموزش بازاریابی

آموزش زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن

آموزش زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس CRM تدریس CRM استاد CRM

استاد مدیریت سخنران مدیریت | جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۴۲ ب.ظ

مشتری مداری و راهکارهای کسب رضایت مشتریان

مدرس CRM

... تعجب نکنید : هزینه جذب یک مشتری جدید، بین پنج تا 11 برابر نگهداری یک مشتری قدیم است.  برای افزایش دو درصدی مشتری، باید 10 درصد هزینه کرد.!


وضعیت بازگشت سرمایه، سود فروش، رشد سهم بازار، کاهش هزینه ها، رشد قیمت سهام، کاهش در گریز مشتری و ماندگاری مشتریان وفادار در سازمان های مشتری مدار با سازمان های معمولی تفاوت چشمگیری دارند


در کتابی از یک جامعه شناس خواندم که همه روابط انسان ها به گونه ای معامله می باشد و شما نمی توانید رابطه ای را بیابید که از قاعده معامله بودن مستثنا باشد، حتی در اعمال معنوی نیز چنین است.


حال باتوجه به این که ما همواره در حال داد و ستد و معامله با دیگران هستیم، نباید فراموش کنیم که در برخی ساعات و لحظات ما عرضه کننده محصل یا ارایه کننده خدمت هستیم و در ازای آن در بسیاری از مواقع هم ما پذیرنده و یا تقاضا کننده خدمات یا محصولات دیگران می باشیم و یا به عبارت دیگر، درخیلی از لحظه های این معاملات ما مشتری هستیم، یک مشتری با انتظارات و توقعات خاص، پس درک انتظارات مشتری و همدلی نمودن با او چندان کار دشواری نیست، چون خود ماهم تقریباً روزانه مشتری محصولات و خدمات دیگران هستیم. مثلاً هرروز سوار وسیله نقلیه می شویم و به محل کار خود می رویم. مامشتری هستیم و راننده هم ارایه کننده خدمت است. همچنین برای خرید روزانه به مغازه ها و بازارهای مختلف سر می زنیم و برای انجام امور اداری به سازمان ها و ارگان های مختلف نیازمندیم و می خواهیم که به نیاز ما پاسخ گویند.


طبق آمار، وضعیت بازگشت سرمایه، سود فروش، رشد سهم بازار، کاهش هزینه ها، رشد قیمت سهام، کاهش در گریز مشتری و ماندگاری مشتریان وفادار در سازمان های مشتری مدار با سازمان های معمولی تفاوت چشمگیری دارند.


اهمیت مشتری www.zibaweb.com


برای نشان دادن اهمیت مشتری و ضرورت حفظ او، توجه به نکات زیر ضروری به نظر می رسد:


1) هزینه جذب یک مشتری جدید، بین پنج تا 11 برابر نگهداری یک مشتری قدیم است.


2) برای افزایش دو درصدی مشتری، باید 10 درصد هزینه کرد.


3) ضرر و زیان از دست دادن یک مشتری، در حکم فرار 100 مشتری دیگر است.


4) رضایت مشتری، پیش شرط تمام موفقیت های بعدی شرکت هاست.


5) رضایت مشتری، مهمترین اولویت مدیریتی در مقابل اهداف دیگری چون سودآوری، سهم بیشتر بازار، توسعه محصول و... می باشد.


6) ارزشمندترین دارایی هر سازمان، اعتماد و اطمینان مشتریان است.


7) انتخاب مشتری دایمی و وفادار، تنها شرط بقای دایمی و استمرار فعالیت های کارآمد هر شرکتی است.


8) مدیران ارشد باید شخصا الگوی پایبندی در قبال رضایت مشتری باشند.


9) برای جلب اعتماد مشتریان، کمتر از توان خود قول بدهید و بیشتر از قولی که داده اید، عمل کنید.


10) معادل 98 درصد مشتریان ناراضی، بدون شکایت به سمت رقبا می روند.


11) احتمال این که مشتریان کاملاً راضی (شاد) مجدداً از شرکت شما خرید کنند، شش برابر مشتریان فقط راضی است.


12) گوش دادن به شکایت مشتری 90 درصد کار است و حل کردن آن هفت درصد و پیگیری برای اطلاع از راضی شدن مشتری هم سه درصد دیگر است. www.zibaweb.com


 برنامه کاربردی مشتری مداری


باتوجه به روند جهانی شدن، اگر سازمانی تمایل به موفقیت داشته باشد و بخواهد سهم عمده ای از بازارها و سود سرشاری را نصیب خود نماید، حتماً مشتری مداری را سرلوحه همه امور خود قرار خواهد داد. در همین راستا به ذکر 10 برنامه کاربردی درباره مشتری مداری و نحوه کسب رضایت مشتریان می پردازیم:


1) تدوین آرمان نامه، رسالت نامه و ارز ش های سازمان در راستای رضایت مشتریان : رسالت نامه، در واقع، علت وجودی سازمان را روشن می کند و به این سوال جواب می دهد که در کسب و کارمان چه هدفی را دنبال می کنیم؟ آرمان نامه و رسالت نامه سازمان، بایستی در راستای مشتری مداری تدوین شود و کلیه برنامه ها نیز براساس آن طراحی و اجرا شوند، مثلاً آرمان نامه بانک رفاه چنین است: پیشرو در ارایه خدمات بانکی و کسب رضایت مشتریان، کارکنان و صاحبان منافع درخاورمیانه و رسالت نامه بانک رفاه برای مشتریان هم عبارتست از: تامین نیازها و خواسته های مشتریان در حال و آینده و برای جامعه : کمک به رشد اقتصادی و حفظ ثبات پولی، و برای سهامداران: کسب سود مالی.


پس بهتر است که آرمان و رسالت خدمت:


 نیات شرکت را به طور دقیق بیان کند.


 شرکت را از رقابیش متمایز سازد.


با زبانی قابل فهم برای مشتریان نوشته شود و برای آنها ارزشمند باشد.


 قابل دستیابی باشد، چون شرکتی که ادعایش بیش از علمکردش باشد، باعث نارضایتی مشتریان می شود و کارمندان را با مشکل روبرو می سازد.


2) کیفیت به عنوان یکی از مهمترین عوامل رشد و تعوسعه سازمان ها و رضایت مشتریان: سازمان ها و شرکت هایی که بر نیازهای مصرف کنندگان یا مشتریان متمرکزند، یعنی به کیفیت محصول و ارایه خدمت به مشتری توجه دارند، در عرصه رقابت موفق ترند.


خدمت یا محصولی که نتواند نیازها، خواسته ها و انتظارات مشتریان را برآورده کند، ایده آل محسوب نمی شود. هر سازمان یا شرکت باید ترکیب مناسب، عملکرد مناسب، دوام مناسب و قیمت مناسب را در مورد هر محصول یا خدمت در نظر بگیرد. مشتریان به ما کمک می کنند تا متناسب بودن را شناسایی کنیم و تنها کاری هم که ما باید انجام دهیم، این است که از آنها نظرخواهی کنیم. به علاوه، مسوولان برخی از شرکت ها متوجه شد اند که کل سازمان باید نسبت به کیفیت محصول متعهد باشد. کار هر کدام از کارکنان بر کیفیت تاثیر دارد، چون هر سازمان بسان یک سیستم اجزای بهم پیوسته دارد و عمل هرکدام از اجزا بر دیگری کاملاً موثر است.


کیفیت بهینه عبارت است از آن سطح از کیفیت که علاوه بر برآورده ساختن انتظارات مشتریان، بدون اضافه شدن ارزش محصولات، از افزایش هزینه ها جلوگیری کند، کیفیت، جوهر هر سازمان است. تمام وظایفی که در سازمان انجام می گیرد، از قبیل نوشتن نامه ها، پاسخگویی به مراجعه کنندگان، حتی وظایف نظافتچی ها نگهبانان نیز عناصری موثر در کیفیت محسوب می شوند.


امروزه دیگر بخش کوچکی از یک شرکت به ارایه خدمات اختصاص ندارد، بلکه کل سازمان – از مدیران عالی تاکارکنان عادی – همگی در برآورده ساختن نیازهای مشتریان موجود و بالقوه نقشی را برعهده دارند. حتی اگر فردی در موقعیتی نباشد که به طور مستقیم از مشتری حمایت کند، می تواند از کارمندانی که به مشتریان خدمات می کنند، پشتیبانی کند.


مشتریان راضی منبع سود شرکت ها هستند. شرکت هایی که نمی توانند مشتریان را راضی نگهدارند، در درازمدت از بازار حذف خواهند شد. ارایه خدمات به مشتریان با کیفیت عالی و به طور مستمر، موجب ایجاد مزیت های رقابتی برای شرکت می شود. در زیر به نکاتی درباره کیفیت اشاره می شود که در همه سازمان های دولتی باید مورد توجه قرار گیرد:


 اطلاع رسانی: در بخش دولتی، اطلاعات باید سریع و دقیق باشد و در دسترس همگان قرار داشته باشد.

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

 سرعت در ارایه خدمات: مشتریان بخش دولتی، خواهان تسریع در کار موردنظر خود هستند.


 صحت خدمات: مشتریان بخش دولتی، درستی نتایج کارهای انجام شده را طالب اند.


 زیبایی: ظاهر اقدامات، مکاتبات، انتشارات، امکانات و فضای محل مراجعه باید تمیز، زیبا و پاکیزه باشد.


 رفتار مناسب: مشتریان بخش دولتی، خواهان دریافت خدمات با رفتاری مشفقانه هستند.


 قانونمندی: مشتریان بخش دولتی، خواهان پایبندی کارکنان به قوانین و ضوابط اند و هرگونه تبعیض و نابرابری را ناخوشایند می دانند.


 سادگی و سهولت: مشتریان بخش دولتی، انجام کارها و همچنین انجام خواسته را به سادگی – و نه در چارچوب گردش کارهای پیچیده و پرپیچ و خم اداری – خواهانند.


انعطاف پذیری: مراجعان بخش دولتی ، خواهان نرمش در نحوه اجرای قوانین و مقررات هستند.


 دانش و توانایی کارکنان: کارکنان باید مهارت کافی و دانش و تخصص لازم را درارایه خدمت داشته باشند.


3) درک انتظارات مشتریان: اولین و آخرین معیار رضایت مشتری این است که آیا انتظارت او برآورده می شود یا خیر؟ بنابراین، ابتدا باید مشخص شود که آن انتظارات چه هستند.


سپس باید اهدافی را تعیین کرد و نیروی انسانی سازمان را بر زمینه هایی که برای مشتریان مهمترین است، متمرکز نمود. اهداف خدمت در هر شرکت به انتظارات مشتریان، رقابت و اهداف خدماتی آن شرکت بستگی دارد. در مورد انتظارات مشتریان باید معیارهای خاصی از رضایت در هر قسمت از بازار شناسایی شود، ولی می توان از استانداردهای عمومی شروع کرد.


مشتریان گوناگون اولویت های مختلفی برای ویژگی های زیر قایلند و اگرچه ممکن است که به برخی از آنها اصلاً اهمیت ندهند، اما سازمان باید برای حصول اطمینان همه آنها را بررسی کند:


الف) نسبت ارزش به قیمت: این نکته روشن است که مشتریان علاقمندند تا در مقابل قیمتی که می پردازند، تا آنجا که ممکن است، ارزش هایی را دریافت کنند. این نسبت، ارزشی را که مشتریان دریافت می کنند، به عنوان تابع قیمتی که پرداخت می نمایند، اندازه گیری می کند. این نسبت را با بالابردن ارزش یا پایین آوردن قیمت می توان بهبود بخشید. تقسیم بازار، گام مهمی در ایجاد نسبت مناسب بین ارزش و قیمت است. دو شرکت ممکن است خدمات مشابهی را ارایه دهند، ولی مشتریان به علت ویژگی های خاص، یکی از آن دو شرکت را انتخاب می کنند و حاضرند که برای همان خدمت پول بیشتری بپردازند.


ب) کیفیت خدمت یا محصول: خریداران هر نوع محصول یا خدمت مایلند که محصولات و خدمات با انتظارات آنها مطابقت داشته باشد. این نکته را هیچگاه نباید فراموش کرد که تنها با تبلیغات وسیع، تخفیفات و تبسم به مشتری، نمی توان محصولات بی کیفیت را با موفقیت به فروش رساند. سهل انگاری در خدمت هم باعث عدم رضایت مشتریان خواهد شد. باید به خاطر داشت که کیفیت باید براساس نظر مشتری تعریف و ابلاغ شود. برای مشتری مهم نیست که 97 درصد از خدمت ارایه شده بدون نقض است. او می خواهد بابت پولی که می پردازد یا زمانی که صرف می کند، خدمتی صددرصد و بدون نقص دریافت دارد.


پ) ضمانتنامه: هیچکس مایل نیست بدون اطمینان از این که فروشنده بر قول و تعهد خود راجع به عملکرد و کیفیت محصول پایبند خواهد ماند، محصول یا خدمتی را بخرد. روش متداول برای به وجودآوردن این اطمینان، ارایه خدمت موثر، بازپرداخت پول یا عوض کردن محصول معیوب پس از خریدن آن است.


ت) تجربه خرید: یک راه برای ارتقای سازمان به موقعیتی بهتر و سود بیشتر که منوط به رضایت مشتری نیز می باشد، آن است که فرآیند خرید به صورتی سریع، ساده، راحت، بدون اشکال و تا حد امکان لذتبخش درآید. هیچکس مایل نیست که با فروشندگان و کارکنان بداخلاق سر و کار داشته باشد، یا برای خرید محصول یا خدمات در صف منتظر بماند. در یک مطالعه تحقیقی 60 درصد از پاسخ دهندگان بیان کردند که به علت رفتارهای ناخوشایند فروشندگان، دیگر از آن فروشگاه ها خرید نمی کنند.


4) ایجاد انتظارات مطلوب در مشتریان: میزان رضایت مشتری را می توان به طور نسبی بدین صورت بیان کرد: اگر ادراکات مشتری از خدمات دریافت شده از انتظاراتش کمتر باشد، نتیجه اش نارضایتی است؛ اگر خدمات مطابق با انتظاراتش باشد، احساس آرامش می کند، ولی خیلی راضی نیست؛ اما اگر خدمات بیش از انتظارات مشتری باشد، او راضی و خشنود خواهد بود و معمولاً این گروه اخیر جزو مشتریان وفادار خواهند بود.


به دو طریق می توان خدماتی بیش از انتظارات مشتریان را ارایه داد: راه اول، سخت کارکردن، بیشتر پول خرج کردن و انجام دادن کارهای اضافی است؛ راه دوم هم این است که انتظارات مشتریان به دقت کنترل شود، چون نباید انتظاراتی را در مشتریان ایجاد کنید و سپس خدماتی را ارایه دهید که تا حد نامطلوب است، بلکه باید قول ها و ضمانت هایتان به موقعیت شما کمک کند. یکی از علل نارضایتی مردم کشورمان از سازمان های خدماتی این است که اینگونه سازمان ها توقعاتی را ایجاد می کنند که قادر به ارایه مطلوب و به موقع آنها نیستند.


5) کلید راضی کردن مشتریان در دست مدیریت صحیح منابع انسانی است: کارکنان مناسب که از طرف سیستم مدیریت حمایت شوند، کلید راضی کردن مشتریان هستند. شرکت ها باتوجه به چهاراصل اساسی مهم گزینش و آموزش و حمایت و پرداخت می توانند نسبت به مطلوبیت کارکنان خود اطمینان حاصل کنند:


الف) گزینش: در شغل هایی که مستلزم تماس زیاد با مشتریان است، از هر کارمندی نمی توان استفاده کرد. یک کارمند نامناسب ممکن است ساختار بنیادی پرهزینه ای را مختل سازد. هزینه های گزاف آموزشی، کم کاری، پایین بودن کیفیت کار و بالاخره پایین بودن سطح کارایی هر موسسه یا سازمان تا حدی ناشی از انتخاب ناصحیح و بی رویه است. به علاوه، ورود هر کارمند جدید به سازمان با ویژگی های خلقی و تربیتی خاص، در رفتار سایر کارکنان و به طور کلی، در رفتار سازمان اثر مستقیم خواهد داشت. بنابراین، استخدام افراد با طرز فکر درست تنها راه موفقیت است.


ب) آموزش: انسان موجودیست تغییرپذیر با توانایی های بالقوه نامحدود که این توانایی ها می توانند تحت نظام و برنامه ریزی های آموزشی و پرورشی صحیح به تدریج به فعل درآیند و جوامع انسانی و ارگان های مربوط به آن را از مواهب فراوان برخوردار سازند. اهداف آموزش در سازمان ها متعددند که تحت عنوان هدف های اجتماعی، هدف های سازمانی و اهداف فردی قابل دسته بندی می باشند، اما آنچه در نظام آموزشی سازمان ها باید مورد تاکید قرار گیرد، همانا نتایج حاصل از آموزش است و نه صرفاً انجام آموزش و یا آمار ساعت آموزشی. به عبارتی، هدف آموزش ها باید ایجاد سازمان های یادگیرنده (Learning Organizations) و تولید کننده فکر باشد، نه صرفاً بازخوانی فکر دیگران.


پس از استخدام هم باید مهارت های فنی و تخصصی شغل و نوع رفتار موردنظر به کارکنان آموزش داده شود. آموزش باید تمام دوران زندگی کاری را در برگیرد تا کارکنان را قادر سازد که در برابر تغییرات تکنولوژی و مشتریان و الزامات شغلی پاسخگو باشند.


کارمندانی که آموزش ندیده اند، نباید با مشتریان سر و کار داشته باشند و نباید در خط اول قرار گیرند، چون این کار برای شرکت سودآور و برای مشتری هم راضی کننده نیست. کارکنانی که خدمت ارایه می دهند، حتی اگر با مشتریان عصبانی مواجه می شوند، باید همیشه رفتاری خوشایند داشته باشند و کارا، حساس و خلاق باشند، در واقع، آموزش، نوعی سرمایه گذاری بر روی منابع انسانی است.


پ) حمایت: شرکت هایی که می خواهند به مشتریان خدمات ارایه دهند، باید از بعضی کنترل های سنتی مدیریتی صرفنظر کنند و برای تصمیم گیری و ارایه راه حل به کارمندان خط اول اختیاراتی بدهند. به عبارت دیگر، باید برای حل مشکلات به طریقی که کارمندان فکر می کنند برای مشتریان مناسب تر است، به آنها قدرت و اختیار بدهند. مدیریت باید به این کارمندان اعتماد داشته باشد.


ت- سیستم پرداخت: پول مهمترین شکل پرداخت به کارکنان است، ولی برای ایجاد انگیزه در آنها تنها وسیله نیست. بهترین راه برای کسب بالاترین سطح عملکرد، پاداش است، به ویژه در شغل هایی که مستلزم تماس مستقیم با عموم مردم هستند، زیرا اینگونه شغل ها با کار زیاد و مشکلات بسیار همراهند. برای ایجاد انگیزه در کارمندانی که فشار زیادی را تحمل می کنند، باید از سیستم پرداخت خاصی استفاده کرد، از جمله پول و پاداش های ارزشمند، مثلاً یک مسافرت و بازدید از جاهای دیدنی، پاداش های سمبولیک مثل معرفی کارمند نمونه و برشمردن خدمات و ارزش های او.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس برند استاد برند مدرس برندینگ استاد برندینگ

استاد مدیریت سخنران مدیریت | پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۷ ق.ظ

راه های ساخت برند در رسانه

مدرس برند   استاد برند    مدرس برندینگ    استاد برندینگ 

مدرس برند استاد برند مدرس برندینگ استاد برندینگ

مدرس برند


در بحث برندسازی هرگاه سخن از رسانه به میان می آید، اولین چیزی که به ذهن ما برند سازان متبادر می شود این است که در یکی از گام های ساخت برند باید برنامه ریزی مشخصی برای رساندن پیام هویتی برند به ذهن مخاطب هدف از طریق رسانه ای متناسب با مخاطب برند داشته باشیم. بدیهی است برای ساخت برند، باید عناصر هویت برند از طریق رسانه به ذهن مخاطب منتقل شوند. همچنین آگاهی از برند معمولا از طریق رسانه ایجاد میشود و جنگ برندها سر این است که در ذهن ما مخاطبان جایگاه بالاتری به لحاظ یادآوری داشته باشند. پس برندسازی و رسانه دو جز لاینفک هستند که معمولا رسانه در خدمت برندسازیست.


اما اگر به کشورهای پیشرفته که در مدیریت رسانه های جدید پیشرو هستند نیک بنگریم می بینیم که برندسازی در خدمت رسانه نیز است. همان حکایت گاهی پشت به زین و گاهی زین به پشت است، که در این مجال اندک می خواهیم به موضوع زین به پشت یعنی برندسازی در خدمت رسانه بپردازیم.



رسانه ها هم مانند دیگر صنایع نیاز به برندسازی را در خود احساس کرده اند. برای نمونه، بدیهیست روزنامه ای که برندسازی کرده و خود را به برند تبدیل کرده است نسبت به روزنامه های دیگر مزایای بسیاری دارد. حداقلش این است که خوانندگان وفادار بیشتری دارد که نسبت به تغییر قیمت آن کمتر حساساند و از این که خواننده این روزنامه هستند احساس بهتری دارند و خود را به گروه خاصی متعلق می دانند و این یعنی ضمانت داشتن مخاطب برای آگهی دهندگان در رسانه. همچنان که می دانیم مهم ترین سرمایه هر رسانه ای، مخاطبان آن هستند و مدیریت برند ابزاری مدیریت یست که باعث ایجاد ارتباطی قوی و طولانی میان رسانه ما و مخاطبان میشود که این خود یکی از ابعاد تمایز است. به قول ال ریس و جک تروت، برندسازی به مخاطب کمک می کند تا پیشنهادی که برند ما را از رقبا مشخص می کند به یاد آورد. نکته مهم دیگر این است که استراتژی برندسازی به رسانه ارزش افزوده ای متمایز می دهد که باعث می شود مخاطب برای چیزی بیش از جنبه های عمل کردی یک رسانه به سراغ ما بیاید. ارزش افزودهای که قرار است به همراه هویتی منحصر به فرد فقط از سمت رسانه ما به مخاطب منتقل شود و این یعنی تمایز رسانه ما از دیگر رسانه های رقیب.


البته برخی معتقدند برندسازی برای رسانه ها هنوز در ابتدای راه هست و این حرفها خیلی هم اجرایی نیست. برای مثال مکداول معتقد است تا وقتی که مدل کسب و کار بسیاری از رسانه ها بر مبنای فروش فضای تبلیغاتیست، امکان متمایز شدن هویت برند برای خیلی از شرکت های رسانه ای وجود ندارد.


از طرفی در همین فضای ازدحام رسانه ای دنیای امروز، رسانه هایی بوده اند که توسط برندسازی مناسب موفق شده اند تا جایگاه و موقعیتی مناسب را در میان مخاطبان برای خود دست و پا کنند. جالب است که بسیاری از رسانه ها که حتی به لحاظ موضوعی منطقی بوده اند توانسته اند با مخاطبان خود ارتباطی احساسی برقرار کنند و این مهم جز با بهره بردن از مدل های موفق و استراتژی مناسب و کارای برندسازی میسر نشده است. امروزه برندهای رسانه ای سعی می کنند در دو بازار موازی موفق شوند، یکی در بازار مخاطبان و دیگری در بازار آگهی دهندگان.


برندهای رسانه ای در زمینه های مختلفی که مخاطب یا مصرف کننده رسانه ای انتظار دارد ارائه ارزش می کنند. زمینه هایی همچون محتوای رسانه، تعامل با رسانه و ایجاد تجربه برای مصرفکننده رسانه. در رسانه های سنتی معمولا برندسازی در زمینه محتوا انجام می شود اما رسانه های نوین در زمینه های تعامل و ایجاد تجربه حرفی برای گفتن دارند. رسانه های ما در ایران اکثرا در زمینه تعامل و ایجاد تجربه ضعیف عمل میکنند. باید دقت کرد که این زمینه ها باید با هویت برند هم سو طراحی شوند. مدل های برندسازی برای رسانه ها با مدل های برندسازی کالاهای مصرفی متفاوت است. در ایران متاسفانه بر روی مدل های برندسازی در رسانه کار علمی چندانی صورت نگرفته است. گام هایی که باید برای خلق برند برای رسانه ها صورت بگیرند نیازمند بررسی اهداف، مخاطبان هدف و موضوعات عدیده دیگریست که در مجال این نوشته نیست. موضوع مهم و متفاوتی که در برندسازی برای رسانه ها نسبت به صنایع دیگر وجود دارد این است که رسانه ها امکان خود-ترویجی نیز دارند که این خود موضوع برندسازی رسانه ها را جذابتر می کند.


موضوع مهم دیگر، امکان تبدیل شدن محصولات رسانه ها به برند است که گاهی آنها را به مراتب از خود رسانه مهم تر می سازد. برای مثال برنامه های تلویزیونی زیادی در دنیا وجود دارند که از خود شبکه تلویزیونی معروف تر می شوند. ارزش برند برخی از برنامه ها از شبکه هم فراتر می رود. در ایران، برنامه نود به عنوان محصول رسانه ای شبکه 3 چنین وضعیتی دارد و اگر برای هویت و مدیریت برند آن باز هم برنامه ریزی بهتری شود امکان تبدیل شدن به یک برند برتر را آنچنان دارا می شود که برنامه نود را به لحاظ برندسازی از برند شبکه 3 موفق تر می سازد. خصوصا از زمانی که جو ارتباط تعاملی و ایجاد تجربه های جدید بر برنامه حاکم شده و فردوسی پور سعی کرده تا مخاطبان را در ساخت برنامه سهیم کند و تجربه جدیدی برایشان ایجاد کند. نمونه کارهایی چون پیش بینی نتایج مسابقات یا اعلام نظر از جمله موارد فوق است.


برای مشاوره با ما تماس بگیرید

  مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس برند مدرس برندینگ 

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir


  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

عارضه یابی سازمانی، عارضه یابی فروش عارضه یابی منابع انسانی

استاد مدیریت سخنران مدیریت | چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۵ ق.ظ

عارضه یابی سازمانی، نخستین گام برای رسیدن به سازمان سرآمد

فرآیند، مدل و کارکردها

عارضه یابی سازمانی   عارضه یابی فروش  عارضه یابی منابع انسانی 

مدرس زبان بدن

مقدمه:

سرآمد شدن یک سازمان، فرایند پیوسته ایست که با برنامه ریزی و هدف گذاری آغاز می شود و در طول مسیر با ارزیابی های مداوم با توجه به اهداف از پیش تعیین شده، نواقص و نارسایی ها مشخص شده و با اصلاحات لازم، حذف موانع و تقویت نقاط قوت انجام می شود.

درک و شناخت کامل از وضعیت موجود سازمان و پیداکردن مشکلات آن که با عنوان عارضه نامیده می شود، اقدامی حیاتی در فرآیند پیوسته فوق الذکر است. در این مقاله به طور خلاصه عارضه یابی سازمانی شامل مدل و کارکردهای مهم آن به عنوان نقطه آغازی جهت ورود به مسیر رشد و سرآمدی مورد بررسی اجمالی قرار گرفته است.


در بسیاری از مباحث مدیریتی، سازمان به بدن انسان تشبیه می شود، چرا که سازمان نیز یک موجود پویا و زنده است. همانطوری که پیش نیاز انجام هر درمان و بهبود در بدن، انجام آزمایش های کاملی از وضعیت بدن انسان است و هر چه دقت این آزمایش ها بیشتر و دقیق تر باشد بهبودها و فرایند درمان موثرتر خواهد بود، در مورد ایجاد اصلاحات وحرکت به سوی رشد و پیشرفت سازمان نیز انجام فرایند عارضه یابی همین حکم را دارد و با انجام این فرایند سعی در یافتن معضلات و تنگناهایی داریم که ممکن است به عنوان سدی مانع حرکت سازمان در مسیر بهبود باشند. 


انجام فعالیت عارضه یابی به عنوان گام اولیه در تعریف اقدامات لازم برای توسعه ظرفیت مدیریت و نظام های مدیریتی و اصلاح عملکرد سازمان فعالیتی بسیار ضروری و گامی از یک پروژه استراتژیک در سازمان است. 


مهم ترین کارکردهای انجام عارضه یابی سازمانی عبارتند از:

•    شناسایی علل تأخیرات پروژه های سازمان 

•    محاسبه شاخص های بهره وری و سودآوری

•    تعیین میزان بهره وری سازمان و کارکنان 

•    تحلیل دقیق ساختار، فرآیند اهداف و استراتژی های سازمان و بهبود آنها 

•    تعیین نقاط قوت و ضعف و اولویت بندی مشکلات 

•    عارضه یابی منابع انسانی، ارگونومی و محیط کار

•    شناسایی و تحلیل محیط موجود برای بررسی عملکرد سازمان 

•    تعیین راهکارهای علمی حل مشکلات 

•    تعریف آموزش ها و پروژه های کاربردی و کاهش هزینه های آموزش های غیر مؤثر 

•    جلوگیری از اتلاف منابع مالی سازمان در پروژه های غیر کاربردی


تعاریف اکادمیک و رسمی، عارضه یابی را فرآیندی می دانند مبتنی بر تئوری علوم رفتاری. فرآیند مذکور تشکیل شده است از مراحل:


1-    ورود به یک سیستم انسانی (سازمان)

2-    جمع آوری داده های معتبر در مورد تجربیات افراد تشکیل دهنده آن سازمان در رابطه با سیستم حاکم بر آن و نهایتاَ

3-      بازخورد دادن اطلاعات حاصل از پردازش داده ها به آن سیستم بمنظور ارتقاء آگاهی افراد سیستم در آن مورد

عارضه یابی به شرح فوق، چنانچه بر اساس یک مدل صورت پذیرد، امکان فهم سیستماتیک سازمان را فراهم می آورد به ترتیبی که بتوان بمنظور حل مشکلات و بهبود بهره وری، اقدامات لازم را در مقاطع زمانی مناسب انجام داد.

    مراحل انجام پروژه های عارضه یابی به طور کلی به شرح زیر است: 

1-    طرح موضوع و بیان مسئله یا مسایل سازمان

2-    کسب موافقت مدیریت ارشد برای اجرای پروژه عارضه یابی

3-    تشکیل تیم عارضه یابی به منظور ایجاد تفاهم و کسب حمایت و همکاری مدیران

4-    انجام آموزشهای اولیه، توجیه و ایجاد اعتقاد در مدیران و سایر اعضا

5-    تهیه برنامه و انجام عارضه یابی و در ادامه علت یابی

6-    ارائه راهکارهای بهبود

7-    تدوین و ارایه گزارش


 

 از موضوع وسیع تری به نام توسعة سازمانی است.

 

عارضه یابی سازمانی حرکتی نیست که الزاماً منجر به یافتن یک حقیقت محض در  مورد یک مجموعه شود. البته باید توجه شود که عارضه یابی یک سیستم تجویز نسخه هم نیست. به بیان دیگر ، هدف از عارضه یابی، ایجاد یک فهم مشترک و همه جانبه در مورد یک سیستم است تا بر اساس آن، امکان تصمیم گیری در خصوص لزوم ایجاد تغییرات در سیستم و همچنین موضعی که نیاز به انجام تغییرات دارد، روشن شود.

عارضه یابی سازمانی زمانی انجام می شودکه متولیان آن سازمان ، باستناد شاخصه هایی ، متوجه ناکارآمدی در مجموعه می شوند. این تشخیص چنانچه با ارادة اصلاح و بهبود همراه باشد ، منجر به انجام فرآیند عارضه یابی خواهد شد. در انتهای عارضه یابی، طراحی 

گزینه های موجود جهت انجام اقدامات اصلاحی آغاز می گردد.


 مدرس زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

استاد زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

سخنران زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

تدریس زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

آموزش زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

عارضه یابی سریع

در این نوع عارضه یابی اطلاعات کلی سازمان از راههای مصاحبه، پرسشنامه، بازدید و مطالعه مستندات جمع آوری شده و سپس محاسبات لازم برای محاسبه شاخص های   بهره وری و سودآوری سازمان انجام می شود. سپس ارتباط اطلاعات با یکدیگر و وضعیت شاخص های مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و جایگاه شرکت در محیط بیرونی نیز مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.

در نهایت عملکرد سازمان مورد قضاوت قرار  می گیرد. در این مرحله در مورد ضرورت انجام بررسی دقیق تر و عمیق تر نیز 

تصمیم گیری می شود. 


عارضه یابی تفضیلی

این نوع ارزیابی شامل 7 مرحله است که پس از تصویب پروژه عارضه یابی انجام می شود. مراحل مختلف این فرایند معمولاَ به ترتیب زیر است:


1.    بررسی ماموریت، چشم انداز، اهداف و استراتژی های سازمان

2.    بررسی ساختار، سیستم های اطلاعاتی، فرایندها و نتایج آن در حوزه های نه گانه داخل سازمان و همچنین قلمرو کاری آن. نمونه پرسش نامه های اساسی مربوط به این مرحله معمولاَ عملکرد سازمان را در دوره های مختلف مورد بررسی قرار می دهد.

3.    تحلیل نتایج بررسی ها و ارزیابی ها و جمع بندی ونتیجه گیری

4.    تعیین نقاط قوت و ضعف

5.    اولویت بندی مشکلات

6.    تعیین حوزه های کلیدی بهبود با توجه به مشکلات اولویت بندی شده و ارایه راهکارهای بهبود

7.    تدوین گزارش


حوزه های نه گانه مورد اشاره در مرحله دوم به شرح زیر می باشند:


•    اثربخشی (انجام کارهای درست) 

•    کارایی (انجام درست کارها)

•    بهره وری (انجام درست کارهای درست)

•    نوآوری

•    قابلیت انعطاف

•    کیفیت زندگی کاری شرکت


•    سودآوری 

•    کیفیت

•    مسئولیت اجتماعی    

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس زبان بدن مدیریت استاد زبان بدن مدیران ارشد

استاد مدیریت سخنران مدیریت | شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۷ ب.ظ

همه چیز با فروش شروع می شود

 مدرس زبان بدن مدیریت    استاد زبان بدن مدیران ارشد

مدرس زبان بدن مدیریت

همه چیز با فروش شروع می شود. تا وقتی چیزی نفروخته اید, هیچ چیز مهم نیست.هیچ چیز. می توانید تیم رویایی, برنامه های تجاری خوب, ملاقات با مشاورین, طراحی لوگوی زیرکانه سفارش کارت ویزیت های زیبا و تهیه ی سربرگ را تدارک ببینید; ولی تا وقتی فروشی اتفاق نیفتد کسب و کاری هم وجود ندارد.فروش به شما می گوید اصلا کسب و کار دارید یا نه, فروش باعث آغاز شدن کل فر آیند می شود وتنها چیزی ست که هر کسب و کاری محتاج اش است.

همه چیز با فروش حفظ می شود, این مایه ی حیات کسب و کار  است. مشکلی دارید؟ فروش بیشتر حل اش می کند و تنها مشکل رایجی که شاید در ادامه ی حیات و حفظ کسب وکار به آن بر بخورید, چیست؟ بله فروش.

همه چیز با فروش شروع می شود. مهم نیست محصول شما چه قدر از نظر زیست محیطی مناسب یا از نظر اجتماعی هوشمندانه است, اهمیتی ندارد شرکت شما چه قدر مهم  یا ماموریت تان چه  قدر حیاتی ست یا فرهنگ تان چه قدر عالی ست. اگر به اندازه کافی نفروشید,

از آن تجارت فوری می روید بیرون.هیچ راه نجاتی برای کسب و کارهای کوچک یا کارآفرین ها وجود ندارد. هیچ امنیتی در این  مسیر نیست تنهاقانون بیمه ی شما این است که چیزی بفروشید.

اگر این که اولویت اول هروز شما فروش است, حال تان را بد می کند,

پس یک قاشق پر از دارو می خواهید:

فوری قورت اش دهیدو بروید بفروشید.

زیاد.

هر روز.

 مدرس زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

استاد زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

سخنران زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

تدریس زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

آموزش زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

چون این مسیر بر اساس فروش طی می شود

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

lnvs cfhk fnk lnvs hw,g , tk,k lbh;vi lnvs tv,a

استاد مدیریت سخنران مدیریت | جمعه, ۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ

بازاریابی مدرن و زبان بدن

مدرس بازاریابی مدرن و زبان بدن استاد بازاریابی مدرن و زبان بدن

مدرس بازاریابی مدرن و زبان بدن

آیا می‌دانید زبان بدن در اقتصاد نوین چه معنایی دارد؟ آیا می‌دانید زبان بدن یکی از مهم‌ترین ارکان بازاریابی امروز است؟

زبان بدن یعنی همه رفتارها و کردارهای تنانه شما همچون ژست‌ها، حالت‌های صورت، اخم‌ها، پلک‌زدن‌ها، خوردن لب‌ها، تکان‌دادن سر، حرکت گردن شما، لرزش پاها، دست کشیدن به موها، جویدن ناخن‌ها، خیره‌شدن به طرف مقابل، بسته‌شدن بی‌دلیل چشم‌ها، وضعیت دست‌ها و غیره. اگر زبان بدن شما مناسب و حساب‌شده باشد، می‌توانید از بستن قراردادهای کلان و موفق مطمئن باشید. اما اگر هنوز به زبان بدن فکر نکرده‌اید، بی‌تردید بازاریاب موفقی به حساب نمی‌آیید و از اصول مدرن بازاریابی بی‌خبر هستید. بازاریابی صرفا به صحبت‌کردن و قابلیت‌های گفت‌وگو با طرف مقابل بستگی ندارد. شما باید بتوانید بدن خود را نیز آموزش دهید و رفته‌رفته آن را به وسیله‌ای برای موفقیت بیشتر در بازاریابی تبدیل کنید. چه دوست داشته باشید، چه دوست نداشته باشید، چه این حرف‌ها را باور کنید، چه باور نکنید، زبان بدن بیشتر از صحبت و گفت‌وگو اثرگذار است. در واقع، رمز و راز اصلی موفقیت در بازاریابی به تاثیرگذاری بر طرف مقابل و ایجاد فضای دوستانه بستگی دارد. شما باید بتوانید پیش از آنکه مسائل مالی، شرکتی و قرارداد مطرح شوند، بر طرف مقابلتان بیشترین تاثیر را بگذارید و او را نسبت به خودتان مطمئن کنید. طرف مقابل باید به قدری متاثر از شما باشد که نسبت به باقی مسائل کاری نیز مطمئن شود. واقعیت امروز بازاریابی به ما می‌گوید که زبان بدن و تاثیرهایش بسیار مهم‌تر از گفت‌وگوهای کلامی و صحبت خسته‌کننده است. ما در این مقاله هفت اشتباه رایج بازاریاب‌ها را برایتان مطرح می‌کنیم. این اشتباهات همگی با زبان بدن مرتبط هستند و شما باید تا حد ممکن از ارتکاب آنها خودداری کنید. البته اشتباهاتی که آنها مرتکب می‌شوند بیش از این هفت مورد است. در واقع، مدیران می‌توانند این هفت نکته را در اختیار بازاریاب‌هایشان قرار دهند و آنها را با اصول جدید بازاریابی آشنا کنند. هر بازاریاب موفقی باید بداند که شعار بازاریابی مدرن چنین است: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

***

 مدرس زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

استاد زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

سخنران زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

تدریس زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

آموزش زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

(1) نگاه‌کردن به صفحه لپ‌تاپ: وقتی کسی با شما صحبت می‌کند، هرگز نباید به صفحه لپ‌تاپ یا مانیتور کامپیوتر نگاه کنید. نگاه‌کردن به لپ‌تاپ به این معناست که شما علاقه‌ای به صحبت‌های طرف مقابل ندارید. به زعم بسیاری از مدیران ارشد، نگاه‌کردن به لپ‌تاپ حتی می‌تواند به معنای تکبر و گستاخی نیز باشد. پس بهتر است لپ‌تاپ یا کامپیوترتان را حین صحبت خاموش کنید. حتی اگر می‌خواهید از صحبت‌های جلسه‌تان یادداشت بردارید، بهتر است آنها را روی کاغذ و در مقابل دیدگان همه انجام دهید. هرگز سعی نکنید که نکات جلسه را روی لپ‌تاپ تایپ کنید. نوشتن با قلم و کاغذ همواره جذابیت و تاثیر بیشتری تولید می‌کند. پس چشم‌ها نیز حرف می‌زنند: چشم‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(2) قلاب‌کردن دست‌ها و مالش آنها به یکدیگر: قلاب‌کردن دست‌ها حین گفت‌وگو به این معنا است که شما عصبی، مضطرب یا ناراحت هستید. مالیدن دست‌ها به یکدیگر نیز نشانه خوبی را به طرف مقابل ارسال نمی‌کند. وقتی دست‌هایتان را به یکدیگر مالش می‌دهید، انگار از عقد قرارداد و کسب پول مطمئن هستید. این عمل نیز گستاخانه و زشت است. چه بسا این رفتارها سبب فسخ قرارداد شوند. سعی کنید دست‌هایتان را خیلی طبیعی کنار هم قرار دهید یا آنها را به راحتی روی هم بگذارید. در هر صورت، باید بتوانید طبیعی‌ترین و ساده‌ترین شکل ممکن را برای وضعیت دست‌هایتان اتخاذ کنید. ضمنا، از مشت‌کردن دست‌ها نیز خودداری کنید. دست‌ها را به سمت گوش یا دهان نبرید و همواره آنها را آزاد بگذارید. پس دست‌ها نیز حرف می‌زنند: دست‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(3) پوشیدن لباس‌های نامناسب: لباس‌ها همواره رابطه‌ای مهم با بدن‌ها دارند. برخی از لباس‌ها آدم را چاق و برخی آدم را لاغر نشان می‌دهند. بعضی از لباس‌ها آدم را متشخص و برخی آشفته نشان می‌دهند. هرگز یک لباس ثابت و مشخص برای بازاریابی وجود ندارد. نباید همواره لباس‌های رسمی و جدی پوشید. باید لباس مناسب را بسته به فضای بازاریابی و شرکت مقابل انتخاب کرد. لباس باید برازنده بدن شما باشد و تاثیرگذاری‌های بدن‌تان را به خوبی بروز دهد. در هر صورت، نباید آشفته باشید و لباس‌هایتان شلخته به نظر برسند. شلخته‌بودن در بازاریابی یعنی غیرحرفه‌ای بودن و هیچ کسی دیگر با غیرحرفه‌ای‌ها قرارداد نمی‌بندد. لباس آشفته و سر و وضع شلخته نماینده شرکت شما نیز هستند و ارزش فعالیت‌های شرکت شما را کم می‌کنند. اما اگر منظم و متشخص هستید، اگر لباس‌های مناسبی می‌پوشید، حتما نسبت به موفقیت بخشی از کارتان ایمان داشته باشید. پس لباس‌ها در بازاریابی مدرن یکی از مهم‌ترین اعضای بدن هستند. لباس‌ها نیز حرف می‌زنند: لباس‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(4) نگاه‌کردن به ساعت: چه به ساعت مچی‌تان نگاه کنید، چه به ساعت روی دیوار نگاهی بیندازید و چه زیرچشمی به ساعت روی لپ‌تاپ نگاه کنید، در هر صورت اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اید. نگاه به ساعت به این معنا است که شما کار مهمتری از این قرارداد دارید و قرارداد فعلی از اهمیت چندانی برای‌تان برخوردار نیست. شما با این کار به سادگی به طرف مقابل توهین کرده‌اید و او حق دارد که با شما قرارداد نبندد. نگاه‌کردن به ساعت سبب می‌شود طرف قرارداد خیلی زود شما را ترک کند. حتی شاید در آینده نیز آن شرکت قصد همکاری با شما را نداشته باشد. پس باید به چشم‌هایتان آموزش دهید که به ساعت‌ها نگاه نکنند. ساعت‌ها را فراموش کنید و به نشست‌تان فکر کنید. پس نگاه‌ها نیز حرف می‌زنند: نگاه‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(5) گرفتن بازوها: گرفتن بازوها با دست‌ها به این معنا است: گرفتن بازوی دست راست با دست چپ و گرفتن بازوی دست چپ با دست راست، به نحوی که دست‌هایتان به صورت ضربدری قرار می‌گیرند. هرگز بازوهایتان را با دست‌هایتان نگیرید. این عمل به این معنا است که طرف مقابل برای‌تان آزاردهنده و عذاب‌آور است. این ژست یعنی که شما خسته شده‌اید و حالتی تدافعی به خودتان گرفته‌اید. پس دست‌هایتان را همواره باز کنید و اجازه دهید که آزادانه عمل کنند. دست‌های شما باید پیام‌آور همکاری باشند و نه دشمنی. پس بازوها نیز حرف می‌زنند: بازوهایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(6) پلک‌زدن: پلک‌زدن‌های متوالی ابدا جذاب نیست. وقتی زیاد پلک می‌زنید یعنی عصبی و ناخوش هستید. انگار علاقه‌ای به عقد قرارداد ندارید و به اجبار بر سر میز مذاکره نشسته‌اید. پلک‌زدن‌های زیاد سبب می‌شوند هر کلمه‌ای که از دهان شما خارج می‌شود، معنای دیگری به خودش بگیرد. دیگر حتی معنای حرف‌های شما نیز کاملا تغییر می‌کنند. پس بهتر است زیاد پلک نزنید و چشم‌هایتان را برای پلک‌نزدن آموزش دهید. پس پلک‌ها نیز حرف می‌زنند: پلک‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(7) ولو شدن: زشت‌تر از ولو شدن آیا می‌توان کاری کرد؟ همواره سعی کنید شب‌ها خوب بخوابید، استراحت کافی داشته باشید و آرامش را به بدنتان وارد کنید. شما باید بتوانید زود به تخت‌خواب بروید تا صبح‌ها خسته نباشید. بدنی که خسته باشد، هنگام کار اثرات ناخوشایندی خواهد گذاشت. برای مثال، شما دارید بر سر موضوعی با طرف مقابل مذاکره می‌کنید. او دارد شرایط خودش را برایتان توضیح می‌دهد، اما شما به جای گوش‌دادن به حرف‌های او و نگاه‌کردن به چشم‌هایش روی صندلی ولو شده‌اید و تا نیمه پایین رفته‌اید. می‌توان گفت که توهین‌آمیزتر و گستاخانه‌تر از این رفتار وجود ندارد. باید بتوانید بدنتان را آموزش دهید و در شرایط قرارداد همواره سر حال و آماده باشید. باید بتوانید به خوبی به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنید و خیره‌شدن به نقاط دیگر فضا اجتناب کنید. بدنی که خسته باشد نمی‌تواند تمرکز کند و در نتیجه شانس یک بازاریابی موفق را به راحتی از دست می‌دهد. پس بدن‌ها نیز حرف می‌زنند: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

***

می‌بینید که تقریبا همه اعضای بدن حرف می‌زنند. هر حرکتی معنای خاص خودش را دارد. پس در جهان کسب و کار شما یک یا دو دقیقه بیشتر فرصت ندارید. شاید در عرض یک دقیقه اشتباهی کوچک مرتکب شوید و همه چیز از دست برود. عکس این قضیه نیز صادق است. چه بسا در همان یکی دو دقیقه چنان از بدن خود استفاده کنید و چنان با بدن خود حرف بزنید که همه چیز به نفع شما و شرکت‌تان تمام شود. در واقع، اگر صحبت‌کردن و گفت‌وگو ساعت‌ها زمان می‌برد، حرکت‌ها و ژست‌های بدن تنها در عرض چند ثانیه عمیق‌ترین اثرها را بر طرف مقابل می‌گذارند. پس به راحتی مشتریان خود را از دست ندهید. این نکات را به خوبی به ذهن بسپارید و بدن‌تان را با این نکات آموزش دهید. باید از پلک‌ها، نگاه‌ها، چشم‌ها، دست‌ها، بازوها، بدن‌ها، پاها، لب‌ها و همه اعضای بدن استفاده کنید. پس هرگز فراموش نکنید که شعار بازاریابی مدرن چنین است: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس بازاریابی مدرن و زبان بدن استاد بازاریابی مدرن و زبان بدن

استاد مدیریت سخنران مدیریت | جمعه, ۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۸ ب.ظ

بازاریابی مدرن و زبان بدن

مدرس بازاریابی مدرن و زبان بدن استاد بازاریابی مدرن و زبان بدن

مدرس بازاریابی مدرن و زبان بدن

آیا می‌دانید زبان بدن در اقتصاد نوین چه معنایی دارد؟ آیا می‌دانید زبان بدن یکی از مهم‌ترین ارکان بازاریابی امروز است؟

زبان بدن یعنی همه رفتارها و کردارهای تنانه شما همچون ژست‌ها، حالت‌های صورت، اخم‌ها، پلک‌زدن‌ها، خوردن لب‌ها، تکان‌دادن سر، حرکت گردن شما، لرزش پاها، دست کشیدن به موها، جویدن ناخن‌ها، خیره‌شدن به طرف مقابل، بسته‌شدن بی‌دلیل چشم‌ها، وضعیت دست‌ها و غیره. اگر زبان بدن شما مناسب و حساب‌شده باشد، می‌توانید از بستن قراردادهای کلان و موفق مطمئن باشید. اما اگر هنوز به زبان بدن فکر نکرده‌اید، بی‌تردید بازاریاب موفقی به حساب نمی‌آیید و از اصول مدرن بازاریابی بی‌خبر هستید. بازاریابی صرفا به صحبت‌کردن و قابلیت‌های گفت‌وگو با طرف مقابل بستگی ندارد. شما باید بتوانید بدن خود را نیز آموزش دهید و رفته‌رفته آن را به وسیله‌ای برای موفقیت بیشتر در بازاریابی تبدیل کنید. چه دوست داشته باشید، چه دوست نداشته باشید، چه این حرف‌ها را باور کنید، چه باور نکنید، زبان بدن بیشتر از صحبت و گفت‌وگو اثرگذار است. در واقع، رمز و راز اصلی موفقیت در بازاریابی به تاثیرگذاری بر طرف مقابل و ایجاد فضای دوستانه بستگی دارد. شما باید بتوانید پیش از آنکه مسائل مالی، شرکتی و قرارداد مطرح شوند، بر طرف مقابلتان بیشترین تاثیر را بگذارید و او را نسبت به خودتان مطمئن کنید. طرف مقابل باید به قدری متاثر از شما باشد که نسبت به باقی مسائل کاری نیز مطمئن شود. واقعیت امروز بازاریابی به ما می‌گوید که زبان بدن و تاثیرهایش بسیار مهم‌تر از گفت‌وگوهای کلامی و صحبت خسته‌کننده است. ما در این مقاله هفت اشتباه رایج بازاریاب‌ها را برایتان مطرح می‌کنیم. این اشتباهات همگی با زبان بدن مرتبط هستند و شما باید تا حد ممکن از ارتکاب آنها خودداری کنید. البته اشتباهاتی که آنها مرتکب می‌شوند بیش از این هفت مورد است. در واقع، مدیران می‌توانند این هفت نکته را در اختیار بازاریاب‌هایشان قرار دهند و آنها را با اصول جدید بازاریابی آشنا کنند. هر بازاریاب موفقی باید بداند که شعار بازاریابی مدرن چنین است: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

***

 مدرس زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

استاد زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

سخنران زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

تدریس زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

آموزش زبان بدن در اصول و فنون مذاکره

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

(1) نگاه‌کردن به صفحه لپ‌تاپ: وقتی کسی با شما صحبت می‌کند، هرگز نباید به صفحه لپ‌تاپ یا مانیتور کامپیوتر نگاه کنید. نگاه‌کردن به لپ‌تاپ به این معناست که شما علاقه‌ای به صحبت‌های طرف مقابل ندارید. به زعم بسیاری از مدیران ارشد، نگاه‌کردن به لپ‌تاپ حتی می‌تواند به معنای تکبر و گستاخی نیز باشد. پس بهتر است لپ‌تاپ یا کامپیوترتان را حین صحبت خاموش کنید. حتی اگر می‌خواهید از صحبت‌های جلسه‌تان یادداشت بردارید، بهتر است آنها را روی کاغذ و در مقابل دیدگان همه انجام دهید. هرگز سعی نکنید که نکات جلسه را روی لپ‌تاپ تایپ کنید. نوشتن با قلم و کاغذ همواره جذابیت و تاثیر بیشتری تولید می‌کند. پس چشم‌ها نیز حرف می‌زنند: چشم‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(2) قلاب‌کردن دست‌ها و مالش آنها به یکدیگر: قلاب‌کردن دست‌ها حین گفت‌وگو به این معنا است که شما عصبی، مضطرب یا ناراحت هستید. مالیدن دست‌ها به یکدیگر نیز نشانه خوبی را به طرف مقابل ارسال نمی‌کند. وقتی دست‌هایتان را به یکدیگر مالش می‌دهید، انگار از عقد قرارداد و کسب پول مطمئن هستید. این عمل نیز گستاخانه و زشت است. چه بسا این رفتارها سبب فسخ قرارداد شوند. سعی کنید دست‌هایتان را خیلی طبیعی کنار هم قرار دهید یا آنها را به راحتی روی هم بگذارید. در هر صورت، باید بتوانید طبیعی‌ترین و ساده‌ترین شکل ممکن را برای وضعیت دست‌هایتان اتخاذ کنید. ضمنا، از مشت‌کردن دست‌ها نیز خودداری کنید. دست‌ها را به سمت گوش یا دهان نبرید و همواره آنها را آزاد بگذارید. پس دست‌ها نیز حرف می‌زنند: دست‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(3) پوشیدن لباس‌های نامناسب: لباس‌ها همواره رابطه‌ای مهم با بدن‌ها دارند. برخی از لباس‌ها آدم را چاق و برخی آدم را لاغر نشان می‌دهند. بعضی از لباس‌ها آدم را متشخص و برخی آشفته نشان می‌دهند. هرگز یک لباس ثابت و مشخص برای بازاریابی وجود ندارد. نباید همواره لباس‌های رسمی و جدی پوشید. باید لباس مناسب را بسته به فضای بازاریابی و شرکت مقابل انتخاب کرد. لباس باید برازنده بدن شما باشد و تاثیرگذاری‌های بدن‌تان را به خوبی بروز دهد. در هر صورت، نباید آشفته باشید و لباس‌هایتان شلخته به نظر برسند. شلخته‌بودن در بازاریابی یعنی غیرحرفه‌ای بودن و هیچ کسی دیگر با غیرحرفه‌ای‌ها قرارداد نمی‌بندد. لباس آشفته و سر و وضع شلخته نماینده شرکت شما نیز هستند و ارزش فعالیت‌های شرکت شما را کم می‌کنند. اما اگر منظم و متشخص هستید، اگر لباس‌های مناسبی می‌پوشید، حتما نسبت به موفقیت بخشی از کارتان ایمان داشته باشید. پس لباس‌ها در بازاریابی مدرن یکی از مهم‌ترین اعضای بدن هستند. لباس‌ها نیز حرف می‌زنند: لباس‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(4) نگاه‌کردن به ساعت: چه به ساعت مچی‌تان نگاه کنید، چه به ساعت روی دیوار نگاهی بیندازید و چه زیرچشمی به ساعت روی لپ‌تاپ نگاه کنید، در هر صورت اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اید. نگاه به ساعت به این معنا است که شما کار مهمتری از این قرارداد دارید و قرارداد فعلی از اهمیت چندانی برای‌تان برخوردار نیست. شما با این کار به سادگی به طرف مقابل توهین کرده‌اید و او حق دارد که با شما قرارداد نبندد. نگاه‌کردن به ساعت سبب می‌شود طرف قرارداد خیلی زود شما را ترک کند. حتی شاید در آینده نیز آن شرکت قصد همکاری با شما را نداشته باشد. پس باید به چشم‌هایتان آموزش دهید که به ساعت‌ها نگاه نکنند. ساعت‌ها را فراموش کنید و به نشست‌تان فکر کنید. پس نگاه‌ها نیز حرف می‌زنند: نگاه‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(5) گرفتن بازوها: گرفتن بازوها با دست‌ها به این معنا است: گرفتن بازوی دست راست با دست چپ و گرفتن بازوی دست چپ با دست راست، به نحوی که دست‌هایتان به صورت ضربدری قرار می‌گیرند. هرگز بازوهایتان را با دست‌هایتان نگیرید. این عمل به این معنا است که طرف مقابل برای‌تان آزاردهنده و عذاب‌آور است. این ژست یعنی که شما خسته شده‌اید و حالتی تدافعی به خودتان گرفته‌اید. پس دست‌هایتان را همواره باز کنید و اجازه دهید که آزادانه عمل کنند. دست‌های شما باید پیام‌آور همکاری باشند و نه دشمنی. پس بازوها نیز حرف می‌زنند: بازوهایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(6) پلک‌زدن: پلک‌زدن‌های متوالی ابدا جذاب نیست. وقتی زیاد پلک می‌زنید یعنی عصبی و ناخوش هستید. انگار علاقه‌ای به عقد قرارداد ندارید و به اجبار بر سر میز مذاکره نشسته‌اید. پلک‌زدن‌های زیاد سبب می‌شوند هر کلمه‌ای که از دهان شما خارج می‌شود، معنای دیگری به خودش بگیرد. دیگر حتی معنای حرف‌های شما نیز کاملا تغییر می‌کنند. پس بهتر است زیاد پلک نزنید و چشم‌هایتان را برای پلک‌نزدن آموزش دهید. پس پلک‌ها نیز حرف می‌زنند: پلک‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

(7) ولو شدن: زشت‌تر از ولو شدن آیا می‌توان کاری کرد؟ همواره سعی کنید شب‌ها خوب بخوابید، استراحت کافی داشته باشید و آرامش را به بدنتان وارد کنید. شما باید بتوانید زود به تخت‌خواب بروید تا صبح‌ها خسته نباشید. بدنی که خسته باشد، هنگام کار اثرات ناخوشایندی خواهد گذاشت. برای مثال، شما دارید بر سر موضوعی با طرف مقابل مذاکره می‌کنید. او دارد شرایط خودش را برایتان توضیح می‌دهد، اما شما به جای گوش‌دادن به حرف‌های او و نگاه‌کردن به چشم‌هایش روی صندلی ولو شده‌اید و تا نیمه پایین رفته‌اید. می‌توان گفت که توهین‌آمیزتر و گستاخانه‌تر از این رفتار وجود ندارد. باید بتوانید بدنتان را آموزش دهید و در شرایط قرارداد همواره سر حال و آماده باشید. باید بتوانید به خوبی به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنید و خیره‌شدن به نقاط دیگر فضا اجتناب کنید. بدنی که خسته باشد نمی‌تواند تمرکز کند و در نتیجه شانس یک بازاریابی موفق را به راحتی از دست می‌دهد. پس بدن‌ها نیز حرف می‌زنند: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

***

می‌بینید که تقریبا همه اعضای بدن حرف می‌زنند. هر حرکتی معنای خاص خودش را دارد. پس در جهان کسب و کار شما یک یا دو دقیقه بیشتر فرصت ندارید. شاید در عرض یک دقیقه اشتباهی کوچک مرتکب شوید و همه چیز از دست برود. عکس این قضیه نیز صادق است. چه بسا در همان یکی دو دقیقه چنان از بدن خود استفاده کنید و چنان با بدن خود حرف بزنید که همه چیز به نفع شما و شرکت‌تان تمام شود. در واقع، اگر صحبت‌کردن و گفت‌وگو ساعت‌ها زمان می‌برد، حرکت‌ها و ژست‌های بدن تنها در عرض چند ثانیه عمیق‌ترین اثرها را بر طرف مقابل می‌گذارند. پس به راحتی مشتریان خود را از دست ندهید. این نکات را به خوبی به ذهن بسپارید و بدن‌تان را با این نکات آموزش دهید. باید از پلک‌ها، نگاه‌ها، چشم‌ها، دست‌ها، بازوها، بدن‌ها، پاها، لب‌ها و همه اعضای بدن استفاده کنید. پس هرگز فراموش نکنید که شعار بازاریابی مدرن چنین است: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس زبان بدن منابع انسانی

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

مدرس زبان بدن منابع انسانی 

مدرس زبان بدن شخصیت



زبان بدن نقشی کلیدی در ارتباطات موثر یک رهبر سازمانی ایفا می‌کند. زبان بدن گاه می‌تواند یک عامل آسیب‌زننده جدی یا یک تقویت‌کننده قوی برای رهبری شما در سازمان باشد. در این نوشتار راهکارهایی ساده و تاثیرگذار برای تقویت زبان بدن به‌عنوان یک مزیت رقابتی غیرکلامی معرفی می‌شود.


مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir


1) برای افزایش اعتماد به نفس، قبل از شروع یک جلسه مهم مذاکره، روزنامه را جایگزین تلفن همراه هوشمند خود کنید. تجربه نشان می‌دهد داشتن اعتماد به نفس نقش مهمی در زبان بدن یک فرد در حین مذاکره برای یک مصاحبه شغلی، معامله یا گفت‌وگوی حرفه‌ای دارد و جالب‌تر اینکه نحوه قرارگیری و نشستن فرد به‌ویژه در آغاز مذاکره بسیار تعیین‌کننده است....

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس دوره EBC*L European Business Competence License

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

الگوی تدریس بازی نقش یا ایفای نقش (Role playing)


هدف: هدف از اجرای الگوی تدریس بازی نقش کمک به دانش آموز است تا شخصیتی منحصر به فرد بسازد و این مهم را در قالب آن چه در مواد درسی پیش بینی شده است عملی کند. الگوی تدریس بازی نقش فرصتی را ایجاد می کند که در آن یادگیرندگان در تحصیل موقعیت ها به صورت همیار و مشترک فعالیت کنند. به ویژه یادگیرندگان شیوه ای آزادمنشانه برای پرداختن به انواعی از واقعیت های اجتماعی را به وجود می آورند.

یاداوری می شود که جریان بازی نقش نمونه ی زنده ای از رفتار انسان را مهیا می سازد که به مثابه ابزاری در خدمت دانش آموزان قرار می گیرد تا آنان:

● احساسات خود را بروز دهند.

● از بینش خود در نگرش ها، ارزش ها و برداشت های خود سود جویند.

● نگرش ها و مهارت های حل مسائل را بوجود آورده و گسترش دهند.

● مواد درسی را از طریق گوناگون بررسی کنند.

مراحل اجرای الگو

مرحله ی نخست : آماده کردن گروه.

مرحله ی نخست الگوی تدریس بازی نقش دارای سه قسمت است:

۱- آشناسازی دانش آموزان با مساله.

۲- آماده کردن گروه با توصیف روشن مسأله با استفاده از مثال ها

۳- پرسیدن سؤالاتی برای برانگیختن تفکر دانش آموزان.

مرحله ی دوم: انتخاب شرکت کنندگان بازی نقش.

معلم با توجه به آمادگی که لحاظ ذهنی در دانش آموزان ایجاد شده است- که همه احساس می کنند مسئله، دشواری مربوط به آنهاست- سعی می کند از افراد داوطلب برای ایفای نقش هایی بهره بگیرد.

مرحله سوم: صحنه آرایی.

معلم در این مرحله تلاش می کند تا نقش هر فرد را به ایفاگری نقش بازگو کند و نحوه ی وارد شدن به کار نمایش را توضیح دهد. معلم، جایی را که در آن زمین هموار است و امکان نشستن برای دانش آموزان وجود دارد انتخاب می کند. هر مکانی که صاف تر است و امکان اجرای برنامه تدارک شده موجود است در اختیار بازیگران قرار می گیرد.

مرحله چهارم: آماده کردن تماشاگران.

تماشاگران الگوی تدریس بازی نقش، تماشاگرانی نیستند که به منظور سرگرم شدن گرد هم آمده باشند، آنان برای درک اهمیت مسأله و بنا به ضرورت به تماشای بازی نقش ها می پردازند. توجیه اهمیت و ضرورت بازی نقش به عهده ی معلم است.

مرحله ی پنجم: اجرای بازی.

دراین مرحله است که بازیگران به ایفای نقش می پردازند و معلم آنها را هدایت می کند.

مرحله ی ششم: بحث و ارزش یابی

اجرای بازی سؤالاتی را در اذهان به وجود می آورد. معلم، ایفاگران نقش ها و تماشاگران همه سؤالاتی را طرح می کنند. براساس سؤالات طرح شده و با توجه به سؤالاتی که معلم برای بازیگران مشخص کرده است به بحث سازمان داده می شود.

مرحله ی هفتم: اجرای دوباره ی بازی نقش.

معلم بحث و نظر ارایه شده در مرحله ی هفتم را جمع بندی می کند، بازیگران نقش ها در جریان اصلاحات نقش های ایفا شده قرار می گیرند و بازی نقش مجدد صورت می گیرد.

مرحله ی هشتم: بحث و ارزشیابی

بحث و ارزشیابی این مرحله به طور دقیق همانند بحث و ارزشیابی مرحله ی ششم است.

مرحله ی نهم: تعمیم و ارایه تجارب به موقعیت ها و کسان دیگر.

مرحله ی حاضر اهمیت بسیار زیادی در الگوی تدریس حاضر دارد- اگرچه هر کدام از مراحل حایز اهمیت ویژه اند. در این مرحله، آن چه به صورت بازی نقش و مغروض اجرا شده است، به موقعیت های مسأله دار و مشکل دار واقعی ارتباط داده می شود. هم چنین، اصول اساسی رفتارها معین می گردد.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس دوره EBCL مدرک شایستگی مدیریت

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

الگوی تدریس بازی نقش یا ایفای نقش (Role playing)


هدف: هدف از اجرای الگوی تدریس بازی نقش کمک به دانش آموز است تا شخصیتی منحصر به فرد بسازد و این مهم را در قالب آن چه در مواد درسی پیش بینی شده است عملی کند. الگوی تدریس بازی نقش فرصتی را ایجاد می کند که در آن یادگیرندگان در تحصیل موقعیت ها به صورت همیار و مشترک فعالیت کنند. به ویژه یادگیرندگان شیوه ای آزادمنشانه برای پرداختن به انواعی از واقعیت های اجتماعی را به وجود می آورند.

یاداوری می شود که جریان بازی نقش نمونه ی زنده ای از رفتار انسان را مهیا می سازد که به مثابه ابزاری در خدمت دانش آموزان قرار می گیرد تا آنان:

● احساسات خود را بروز دهند.

● از بینش خود در نگرش ها، ارزش ها و برداشت های خود سود جویند.

● نگرش ها و مهارت های حل مسائل را بوجود آورده و گسترش دهند.

● مواد درسی را از طریق گوناگون بررسی کنند.

مراحل اجرای الگو

مرحله ی نخست : آماده کردن گروه.

مرحله ی نخست الگوی تدریس بازی نقش دارای سه قسمت است:

۱- آشناسازی دانش آموزان با مساله.

۲- آماده کردن گروه با توصیف روشن مسأله با استفاده از مثال ها

۳- پرسیدن سؤالاتی برای برانگیختن تفکر دانش آموزان.

مرحله ی دوم: انتخاب شرکت کنندگان بازی نقش.

معلم با توجه به آمادگی که لحاظ ذهنی در دانش آموزان ایجاد شده است- که همه احساس می کنند مسئله، دشواری مربوط به آنهاست- سعی می کند از افراد داوطلب برای ایفای نقش هایی بهره بگیرد.

مرحله سوم: صحنه آرایی.

معلم در این مرحله تلاش می کند تا نقش هر فرد را به ایفاگری نقش بازگو کند و نحوه ی وارد شدن به کار نمایش را توضیح دهد. معلم، جایی را که در آن زمین هموار است و امکان نشستن برای دانش آموزان وجود دارد انتخاب می کند. هر مکانی که صاف تر است و امکان اجرای برنامه تدارک شده موجود است در اختیار بازیگران قرار می گیرد.

مرحله چهارم: آماده کردن تماشاگران.

تماشاگران الگوی تدریس بازی نقش، تماشاگرانی نیستند که به منظور سرگرم شدن گرد هم آمده باشند، آنان برای درک اهمیت مسأله و بنا به ضرورت به تماشای بازی نقش ها می پردازند. توجیه اهمیت و ضرورت بازی نقش به عهده ی معلم است.

مرحله ی پنجم: اجرای بازی.

دراین مرحله است که بازیگران به ایفای نقش می پردازند و معلم آنها را هدایت می کند.

مرحله ی ششم: بحث و ارزش یابی

اجرای بازی سؤالاتی را در اذهان به وجود می آورد. معلم، ایفاگران نقش ها و تماشاگران همه سؤالاتی را طرح می کنند. براساس سؤالات طرح شده و با توجه به سؤالاتی که معلم برای بازیگران مشخص کرده است به بحث سازمان داده می شود.

مرحله ی هفتم: اجرای دوباره ی بازی نقش.

معلم بحث و نظر ارایه شده در مرحله ی هفتم را جمع بندی می کند، بازیگران نقش ها در جریان اصلاحات نقش های ایفا شده قرار می گیرند و بازی نقش مجدد صورت می گیرد.

مرحله ی هشتم: بحث و ارزشیابی

بحث و ارزشیابی این مرحله به طور دقیق همانند بحث و ارزشیابی مرحله ی ششم است.

مرحله ی نهم: تعمیم و ارایه تجارب به موقعیت ها و کسان دیگر.

مرحله ی حاضر اهمیت بسیار زیادی در الگوی تدریس حاضر دارد- اگرچه هر کدام از مراحل حایز اهمیت ویژه اند. در این مرحله، آن چه به صورت بازی نقش و مغروض اجرا شده است، به موقعیت های مسأله دار و مشکل دار واقعی ارتباط داده می شود. هم چنین، اصول اساسی رفتارها معین می گردد.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس زبان بدن اصول مذاکرات اصول مذاکره

استاد مدیریت سخنران مدیریت | شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۱ ب.ظ

۱۱ نکته در مورد زبان بدن شما حین مذاکرات


مدرس زبان بدن   مدرس اصول مذاکرات   مدرس اصول مذاکره 

آموزش زبان بدن

زبان بدن    اصول و فنون مذاکره    Body Language    مذاکره کننده موفق    کارآفرینان جوان   

مذاکره کردن موفق چیزی بیشتر از فقط گفتن کلمات درست است. برخورداری از زبان بدن (Body Language) مسلط یکی از ضروری ترین تاکتیک‌های بیزینس بوده و سالها مورد تحقیق قرار گرفته است.


ولی استفاده درست از آن می‌تواند برای افراد چالشی بزرگ باشد. از ۱۱ کارآفرین موفق مذاکرات شورای کارآفرینان جوان آمریکا (YEC) در مورد بهترین شیوه‌هایی که در استفاده از زبان بدن خود به کار می‌برند پرسیده شده است و این نکات مطرح شده اند:


زبان بدن؛ اصول و فنون مذاکره موفق


۱. حرکات طرف مقابل را زیر نظر بگیرید

مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


با ما تماس بگیرید 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir


زیر نظر گرفتن حرکات طرف مقابل یعنی سعی کنید زبان بدن، تن صدا و رفتار وی را تفسیر کنید. مثلا اگر فرد روبرو به صحبتهای شما علاقه مند شده باشد به جلو خم شده و حرکات شما را دنبال خواهد کرد. و اگر به پشت تکیه دهد و دست به سینه بنشیند سعی کنید راهی را برای بازگرداندن توجه وی پیدا کرده و متوجه شوید که چه چیزی اشتباه است.


۲. سرتان را به علامت تأیید تکان دهید


این نکته از زبان بدن باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بدست آمده است: حتی وقتی که او درگیر بحث انتقادی یا مخالفت شدید افراد با خود است سرش را تکان داده و تماس چشمی اش را با طرف مقابل حفظ می کند. انجام این کار در مذاکرات تنش را از بین برده و حتی در حین بحثهای شدید باعث همگرایی می شود.


۳. به دستان خود توجه کنید


افراد وقتی عصبی هستند یا استرس دارند معمولاً از دستهایشان مشخص است. وقتی در حال مذاکره هستید مطمئن باشید که دستانتان اعتماد به نفس و ثبات را مخابره می کند. بی‌قراری یا قفل کردن دستها به هم نشان می‌دهد که شما عصبی هستید. طرف مقابل ممکن است از این نکته استفاده کند. وقتی می‌خواهید با اعتماد به نفس نکته‌ای را بگویید سعی کنید دستانتان را کمی زیر سینه خود قرار داده و انگشتانتان را به هم نزدیک کنید.


۴. پاهایتان را محکم روی زمین قرار دهید


صورت شما، سر و دستانتان بخشهایی از بدنتان هستند که کاملاً واضح است که باید در حین مذاکره کنترل شوند، ولی پاها چه؟ پاهایتان را محکم روی زمین قرار دهید تا آرامش خود را نشان دهید. این کار همچنین به طرف مقابل اطمینان می‌دهد که شما دمدمی مزاج نیستید و قرار نیست با او لجبازی کنید. این به خود شما هم اعتماد به نفس می دهد.


۵.بدنتان را ریلکس کنید


مذاکره می‌تواند تنش زا باشد، بنابراین حالت مناسبی را که بدنتان در آن ریلکس باشد پیدا کنید تا تنش را کاهش دهید. این زبان بدن را با زبان نرم و آرام و دوستانه صحبت کردن تکمیل کنید. این به ساختن اعتماد بین دو طرف کمک کرده و به مذاکرات موثرتر می انجامد.


مقالات زبان بدن

زبان بدن آدمهای دورو چه میگوید؟!

اصول استفاده از زبان بدن در موفقیت کسب و کارها

زبان بدن: کلید نامحسوس مذاکرات

با این 5 تکنیک قهرمان زبان بدن می شوید

با تکنیک های ساده زبان بدن طرف مقابلتان را بشناسید!

۶. لبخند را فراموش نکنید


این مهم است که محیط خیلی پر تنش نشود. برای رسیدن به توافقی موفق که به مدت زیادی پایدار بماند راهی وجود ندارد جز اینکه هر دو طرف با هم دوستانه برخورد کنند.


۷. گارد باز بگیرید


خود را جذاب و خوشایند نشان دهید. تکیه داده و علاقه مندانه رفتار کنید و گارد خود را باز بگذارید. افراد تمایل دارند تا احساس کنند که به توافق دلخواهشان خواهند رسید، ( یا حداقل حتی اگر به تمام اهدافشان نرسند بخشی از منافعشان تأمین خواهد شد.) آن‌ها ممکن است دقیقاً به آنچه که می‌خواهند نرسند ولی می‌خواهند مطمئن شوند که طرف مقابل به احساسات و افکار آن‌ها در مورد موضوع مورد بحث در مذاکره واقف است، وگرنه کنار خواهند کشید.


۸. خود را عصبی نشان ندهید


در حین مذاکره بی‌قرار نباشید. هر نشانه ای که شما را عصبی یا مضطرب نشان دهد می‌توان برای شما پرچم قرمز باشد. پاهای خود را تکان ندهید و روی زمین نکوبید، صورت خود را نیز زیاد لمس نکنید. شما می‌خواهید در مقابل طرف مذاکره تان آرام و با اعتماد به نفس به نظر برسید.


۹. حالت چهره خود را آشکار نکنید


یک چهره به اصطلاح Poker Face(چهره ای که افراد در هنگام بازی پوکر باید به خود بگیرند تا طرف مقابل آن‌ها متوجه احساس آن‌ها نشده و نتواند بازی آن‌ها را بخواند) برای شما لازم است. هرگز مانند یک قهرمان مذاکره نکنید مگر اینکه اسلحه در دستتان باشد. کار خود را انجام دهید، اطلاعات و مدارک محکم در دست داشته باشید و دستتان را برای آن‌ها رو نکنید.


۱۰. شکیبایی نشان دهید


در حین مذاکره وانمود کنید که با مادربزرگتان در حال حرف زدن هستید. باید خیلی متمرکز شوید چون او آرام حرف می‌زند و مطمئناً لازم است که برای توضیح حرفهایتان صبور باشید چون موضوعاتی که برای شما واضح است (مثل فیسبوک و برنامه‌های موبایل) احتمالاً برای مادربزرگتان غریب است. لبخند هم زیاد بزنید. روی طرف مقابل متمرکز شوید و به نیازهای او توجه کنید.


۱۱. تماس چشمی خود را حفظ کنید


اگرچه فاکتورهای زبان بدن دیگری نیز وجود دارند که ممکن است باعث شوند مهارتهای مذاکره شما محدود شود، اما زیانبارترین آن‌ها خدشه در تماس چشمی است. این مثل معروف که می‌گوید چشمها دروازه نفوذ به عمق افراد هستند در مورد ارتباطات مؤثر نیز صادق است. عدم حفظ تماس چشمی تلقی راحت نبودن و کمبود اعتماد به نفس و اطمینان را به طرف مقابل می‌دهد و این نقطه ضعف بزرگی برای یک مذاکره کننده خوب است.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت