مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن دوره زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن دوره زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن

بهزاد حسین عباسی مدرس مدیریت استاد مدیریتی سخنران مدیریت آموزش مدیریت در سازمان شما
 

  بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

استاد بهزاد حسین عباسی مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس بازرایابی

استاد زبان بدن مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن
مدرس فروش استاد فروش

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن آموزش بازاریابی

آموزش زبان بدن

آموزش زبان بدن آموزش بازاریابی

آموزش زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن

آموزش زبان بدن آموزش زبان بدن

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهزاد حسین عباسی» ثبت شده است

اجلاس کشوری مشتری مداری اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری

استاد مدیریت سخنران مدیریت | پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۲۷ ب.ظ

اجلاس کشوری مشتری مداری     اجلاس نوین و مدیریت بازار     اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری  بهزاد حسین عباسی 

اجلاس کشوری مشتری مداری

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس برند سازی شخصی سایت Branded me مدرس اصول و فنون مذاکره

استاد مدیریت سخنران مدیریت | چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۰۹ ب.ظ

معرفی Branded.me

مدرس برند سازی شخصی   سایت Branded me   مدرس اصول و فنون مذاکره   بهزاد حسین عباسی 

مدرس برند سازی شخصی

بیشتر مردم یا به عبارت دیگر بیشتر کاربران اینترنت دوست دارن در فضای مجازی یک صفحه شخصی داشته باشن تا در اون از رویدادها ، اتفاقات، احوالات و یا از حرفه و شغلشون مطلب بذارن و اونو با دیگران به اشتراک بگذارن . یا شرکت های تجاری و برند های مختلف برای معرفی خدمات یا محصولاتشون نیاز به یک صفحه رسمی نیاز دارند. علت بوجود اومدن صفحات اجتماعی نظیر فیسبوک ، تویتر و لینکدین برای برطرف کردن این نیاز از کاربران می باشد. مشکل عمده این صفحات عدم دسترسی کاربرانی که عضو نیستند به صفحه شخصی شماست. راه دیگه برای بوجود آوردن صفحه شخصی ایجاد یک وبسایت با طراحی خودتون هستش تا نوشته های خودتون رو دراون بذارین که این راه هم نیازمند پس زمینه فنی طراحی سایت می باشد و جدا از این معرفی اون به بقیه کاربران دیگر مشکل این راه حل هست.


معرفی Branded.me

سایت Branded.me  مشکلاتی که گفتیم  رو برای شما مرتفع کرده به طوریکه با عضو شدن داخل این سایت میتونین بلاگ شخصی خودتون با طراحی مورد علاقتون خیلی راحت و ساده انجام بدین و بلاگتون رو با بقیه کسانی که عضو سایت هستن به اشتراک بذارین تا از نوشته هاتون استفاده ببرن و اونارو مطالعه کنن. در ضمن بلاگتون هم با دامنه Me. ثبت میشه متنها این دامنه برای 6 ماه رایگان بوده و برای اینکه به سرویس پیشرفته ارتقا پیدا کنین باید هزینه اون رو پرداخت کنین.

معرفی Branded.me   معرفی Branded.me branded


“برند.می” رسما در ژانویه 2015 راه اندازی شد. طبق گفته های مدیر عامل این سایت Nick Macario :

” راه های مختلفی برای ساختن یک وب سایت وجود داره. اما اونها گرون ، استفاده سخت ، زمانبر و یا قابلیت شخصی سازه محدود دارن. ما یک راه حل منحصر بفرد ایجاد کردیم که همه اینهارو پوشش بده.”

فرآیند ایجاد این وبسایت خیلی راحت هست و فقط با کلیک کردن درست میشه در ضمن میتونین با لینکدین یا فیسبوک و تویتر عضو و وارد سایت بشین. خوبیه اینکار اینه که همه محتواهایی که در صفحات اجتماعی خود قرار دادین و براشون زحمت کشیدید رو به راحتی در وبسایت شخصیتون ظرف چند ثانیه بذارین. اگرم هیچ جایی عضو نیستین با ایمیلتون عضو برند.می بشین و وبسایت شخصیتون رو بسازین. یکی از ویژگی های Branded.me اینه که اگرشما متن ، عکس ، فیلم و یا هر محتوای دیگری رو با یک قالب درون وبسایت گذاشتین و قصد عوض کردن قالب رو داشتین اینکارو بدون هیچ مشکلی انجام بدین ، بدون اینکه قالب سایت شخصی شما بهم بریزد . همچنین Branded.me با رعایت اصول سئو و امتیاز بندی به سایت شما امکان راحت پیداشدن در گوگل رو به شما میده. با Branded.me دیگر نگران طراحی واکنشگرا نیستید و راحت با هر دستگاهی ازقبیل گوشی ، تبلت و کامپیوتر وبسایت رو بدون مشکل طراحی کنین.


  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

جزوه زبان بدن کتاب زبان بدن مقاله زبان بدن

استاد مدیریت سخنران مدیریت | دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۴ ب.ظ

حالت بدن خود را اصلاح کنید

طرز قرارگیری بدن شاید عامل مهمی به نظر نرسد، اما می تواند در عین بالا بردن توانایی بیان و ارائه، وجهه و تأثیر اولین برخورد شما را نیز بهبود ببخشد. صاف و کشیده بایستید و شانه های خود را عقب نگه دارید. دستهای خود را یا جلو و یا در طرفین بدن خود قرار دهید. با مخاطبان خود ارتباط چشمی برقرار کنید و نفس عمیق بکشید؛ این کار بسیار به شما کمک می کند.

    مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

فیلم آموزش زبان بدن آموزش صوتی زبان بدن

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۷ ق.ظ

هرآنچه درمورد زبان بدن باید بدانید

فیلم آموزش زبان بدن آموزش صوتی زبان بدن

آموزش زبان بدن 


زبان بدن را امروزه می توان یک علم به حساب آورد چرا که کتاب های متعددی در رابطه با این موضوع نوشته شده و دانشمندان زیادی روی این مسئله تحقیق کرده اند. در این مطلب مختصری از کارایی ها و نحوه ی استفاده کردن از زبان بدن را برای شما شرح می دهیم.

می دانیـــــد چطور می توان دروغگویی یک فرد را تشخیص داد؟ آیا واقعا می توان از روی حرکات یک نفر متوجه شد که چیزی را پنهان می کند یا در حال دروغ گفتن است یا حتی خیانت می کند؟ اصلا کدام حرکات هستند که خیانت افراد را فاش می کنند؟ حرکاتی که دست روی صورت انجام می دهد می تواند نشان دهنده خیلی چیزها باشد و بیشتر از همه خیانت و دروغ، چون زمانی که ما دروغ یا خیانتی را می بینیم، می شنویم یا از آن سخن می گوییم بیشتر سعی می کنیم دهان، چشم ها یا گوش هایمان را با دست خود پنهان کنیم. البته ناگفته نماند هنگامی که یک نفر از علامت دست روی صورت استفاده می کند صددرصد به معنای دروغگویی یا خیانت نیست بلکه مشاهده دیگر علائم می تواند ظن شما را تأیید کند، اینکه فقط به طور خاص به علامت دست به صورت توجه کنید کافی نیست.

 

 

 

وقتی از دهان محافظت می کند

 

محافظت از دهان یکی از معدود حرکات بزرگسالان است که به اندازه حرکات کودکان گویاست. در این علامت در حالی که مغز خودآگاه دستور می دهد که از گفتن دروغ اجتناب شود، دست دهان را می پوشاند و انگشت شست به لپ فشار می آورد،گاهی اوقات شاید فقط چند انگشت یا حتی مشت بسته روی دهان را بپوشاند، اما معنی کماکان یکسان خواهد بود. اگر طرف مقابل هنگام صحبت کردن از این علامت استفاده کند احتمالا دروغ می گوید و اگر هنگام صحبت شما دهان خود را بپوشاند یعنی گمان می کند شما دروغ می گویید.

 

    مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


 

وقتی بینی خود را لمس می کند

 

در اصل حرکت لمس بینی مدل پنهانی و بسیار ظریف حرکت حفاظ دهان است. این حرکت شاید شامل چند مالش آرام در زیر بینی و شاید یک لمس بسیار سریع و تقریبا نامحسوس باشد. بعضی خانم ها خیلی محتاطانه از این حرکت استفاده کرده و خیلی آرام بینی را نوازش می کنند تا آرایش صورت شان خراب نشود. اما چرا این اتفاق می افتد؟ چون با ورود افکار منفی به مغز، به طور ناخودآگاه به دست فرمان پوشاندن دهان داده می شود اما در آخرین لحظه تلاش این است که این حرکت کمتر آشکار به نظر برسد، بنابراین دست از سمت صورت به عقب کشیده می شود که نتیجه آن لمس سریع بینی است. توضیح دیگر آن است که دروغگویی موجب سوزش عصب های بینی می شود که برای از بین بردن این احساس عمل مالش بینی صورت می گیرد.

 

 

    مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


 

نمی خواهد دروغ ببیند

 

وقتی دست ها به طور ناخودآگاه به سمت چشم ها می روند و شروع به لمس آنها می کنند این حرکت نشان دهنده تلاش مغز برای ندیدن خیانت یا تردید در برابر دروغی است که در مقابلش است، مثلا پرهیز از مشاهده چهره شخصی که دروغ می گوید. مردها بیشتر چشم های خود را با شدت می مالند و چنانچه دروغ بزرگ باشد، بیشتر نگاه خود را برمی گردانند و حتی به زمین نگاه می کنند. زنان یک مالش آرام و کوچک درست زیر چشم به کار می برند که دلیل آن می تواند در تربیت آنها باشد که باید از انجام حرکات صریح اجتناب کنند یا می خواهند از خراب کردن آرایش خود جلوگیری کنند. البته خانم ها هم گاهی با تماشا کردن سقف، به طور ناخودآگاه سعی می کنند گوینده را نبینند.

 

 

 

 

دیگر نمی خواهد بشنود

 

وقتی دست به سمت گوش ها می رود این حرکت تلاشی است از طرف شنونده تا با گذاشتن دست روی گوش یا اطراف آن مانع ورود کلمات شود یا به عبارت دیگر حرف های بدی نشنود.این مدل شبیه همان کاری است که بچه ها انجام می دهند، یعنی دست هایشان را روی هر دو گوش می گذارند تا از شنیدن سرزنش های والدین خودداری کنند. انواع دیگر علامت مالش گوش عبارتند از: مالیدن پشت گوش، حفاری انگشت (که نوک انگشت در داخل گوش به عقب و جلو پیچ می خورد) و کشیدن نرمه گوش یا خم کردن تمامی گوش به سمت جلو به صورتی که سوراخ گوش پنهان بماند. این حرکت آخر نشانه این است که شخص به حد کافی شنیده یا مایل به صحبت کردن است.

 

 

 

 

پر از تردید

 

وقتی فرد شروع به خاراندن گردنش می کند یعنی انگشت اشاره دستش زیر نرمه گوشش را می خاراند یا حتی شاید کنار گردن را بخاراند، می تواند نشان دهنده خیلی چیزها باشد که بیشتر از همه نشانه تردید و عدم اطمینان و نمایانگر شخصی است که می گوید مطمئن نیستم که موافق باشم. هنگامی که کلام با این حرکت در تضاد است، بسیار جلب توجه می کند. به عنوان مثال وقتی شخص می گوید «من می توانم احساسات شما را درک کنم» در واقع در چنین زمانی خودش هم شک دارد که چیزی از احساسات شما می فهمد.

 

 

 

 

دروغگویی لو رفته

 

دزموند موریس متخصص زبان بدن می گوید: تحقیقاتی که در زمینه حرکات مورد استفاده افراد دروغگو انجام شده است می گویند که دروغگویی باعث ایجاد حس خارش در بافت های ظریف صورت و گردن می شود که برای از بین بردن آن نیاز به خارش یا مالش احساس می شود. به نظر می رسد این یک توضیح مناسب برای افرادی باشد که هنگام صحبت یقه پیراهن خود را می کشند، زیرا حدس می زنند دروغ شان آشکار شده است. مثلا این حرکت زمانی پیش می آید که فردی متقلب احساس می کند شما به دروغگویی او شک کرده اید و همین حس موجب تشکیل کمی عرق روی گردن او می شود. این حرکت همچنین توسط فردی انجام می گیرد که احساس عصبانیت یا ناراحتی می کند و می کوشد به گونه ای اطراف گردن خود را با جریان هوا خنک کند، بنابراین یقه پیراهن خود را می کشد.

 

 

 

 

در دروغ گفتن او شک نکنید

 

یک نوع حرکت ناخود آگاه مدل اغراق آمیز حرکت کشیدن یقه بلوز، مالیدن پشت گردن با کف دست است، چیزی که مایک کالرو متخصص زبان بدن آن را وبال گردن نامیده است. شخصی که از این حالت هنگام دروغ گفتن استفاده می کند، معمولا سرش را پایین می اندازد و سعی می کند در چشم طرف مقابل نگاه نکند. این علامت همچنین به عنوان نشانه ناراحتی یا عصبانیت مورد استفاده قرار می گیرد که در چنین موردی در وهله اول فرد به پس گردن می زند و سپس شروع به مالیدن آن می کند. اجازه بدهید فرض را بر این بگذاریم که شما درخواست انجام کار خاصی را از شوهر خود کرده بودید و او فراموش کرده که در زمان تعیین شده این کار را انجام دهد. زمانی که نتیجه کار را از او سؤال می کنید،

 

به طور غیرکلامی با زدن ضربه به سرش فراموشی خود را نشان می دهد یا به پیشانی خود ضربه می زند یا به پشت گردن، گویی به طور سمبلیک مشغول تنبیه خود است. اینکه شخصی چه احساسی راجع به شما یا این وضعیت حاد دارد بستگی به این دارد که به کدام قسمت از سر خود ضربه بزند؛ پیشانی یا گردن.چنانچه او به پیشانی خود ضربه بزند نشانه این است از اینکه شما به فراموشی او اشاره کرده اید ناراحت نشده است، اما اگر پشت گردن خود را بزند به طور غیرکلامی به شما می گوید که واقعا وبال گردن هستید زیرا به اشتباه او اشاره کرده اید. کسانی که عادت به مالیدن پشت گردن خود دارند، معمولا مورد انتقاد قرار گرفتن را دوست ندارند اما افرادی که پیشانی خود را می مالند تا یک اشتباه را به طور غیرکلامی نشان دهند، معمولا آدم های بازتر و راحت تری هستند.

 

 

 

 

به دنبال امنیت کودکی

 

دزموند موریس، متخصص زبان بدن می گوید: زمان هایی هم فرد انگشتان خود را در دهان می گذارد. این زمانی پیش می آید که شخص تحت فشار قرار گرفته بنابراین انگشتان خود را در دهان قرار می دهد. این یک تلاش ناخودآگاه است توسط فرد برای برگشتن به امنیت دوران کودکی.

 

 

 

 

دیگر اصلا حوصله ندارد، پس حرف زدن فایده ندارد

 

هنگامی که شنونده آغاز به استفاده از دست خود به عنوان تکیه گاهی برای سرش می کند، سر رفتن حوصله و خستگی خود را آشکار می سازد و برای جلوگیری از خواب رفتن، از دستش به عنوان نگه دارنده سر استفاده می کند. میزان بی حوصلگی شنونده بستگی به این دارد که تا چه حد دست او سرش را بالا نگه داشته باشد. بی حوصلگی زیاد و عدم توجه زمانی نمایان می شود که دست به طور کامل سر را نگه داشته و نهایت بی حوصلگی زمانی است که سر روی میز قرار گرفته و طرف مقابل مشغول خرناس کشیدن باشد.

 

 

 

 

طرف مقابل در حال ارزیابی حرف های شماست

 

هنگامی که در یک جمع در حال صحبت هستید و راجع به ایده خود صحبت می کنید، اگر با دقت آنان را تماشا کنید، متوجه یک چیز جالب خواهید شد. بیشتر آنها اگر نه همه یک دست را به سمت صورت می آورند و شروع به استفاده از حرکات ارزیابی می کنند. هنگامی که به نتیجه گیری صحبت های خود می رسید و از آنها نظرشان را می پرسید، حرکات ارزیابی پایان می یابند و یک دست به سمت چانه حرکت می کند و علامت مالیدن چانه را آغاز می کند. یک فروشنده چنانچه خریدار شروع به مالیدن چانه و درواقع تصمیم گیری راجع به خرید کرده، صحبت کند یا به نوعی مزاحم شود مرتکب اشتباه شده است. بهترین روش، مشاهده دقیق علائم بعدی خریدار است که نشان دهنده تصمیم اوست. به عنوان مثال اگر بعد از حرکت مالیدن چانه خریدار در صندلی خود به سمت عقب بنشیند و دست و پاهایش را روی هم بیندازد فروشنده به طور غیرکلامی پاسخ نه دریافت کرده است، بنابراین باید قبل از شنیدن پاسخ منفی کلامی و از دست دادن فرصت نکات مهم محصولات خود را مجددا گوشزد کند.

 

 

 

 

او به دقت به حرف هایتان گوش می دهد

 

زمانی که دست روی گونه باشد اما به عنوان نگه دارنده سر مورد استفاده قرار نگیرد، علاقه واقعی را نمایان می کند. اما باز حالت دست و انگشتان می تواند خیلی چیزها را نشان دهد. هنگامی که انگشت اشاره به سمت بالاست و شست زیر چانه قرار گرفته، شنونده درگیر افکار منفی یا انتقادآمیز درباره گوینده یا موضوع مورد بحث او شده است. با ادامه یافتن افکار منفی، بیشتر انگشت اشاره چشم را مالش می دهد یا می کشد. از آنجایی که حالت یک حرکت بر رفتار شخص تاثیرگذار است، هرچه زمان انجام این علامت طولانی تر شود رفتار انتقادآمیز نیز برای مدت طولانی تر باقی خواهد ماند. این علامت نشان می دهد که به انجام یک حرکت یا عمل فوری توسط گوینده نیاز هست. این حرکت می تواند شرکت دادن شنونده یا تمام کردن صحبت باشد.

 

 

 

 

وقتی در حال تصمیم گیری است

 

فردی که عینک می زند هنگام فکر کردن و تصمیم گیری بیشتر از یکسری حرکات ارزیابی پیروی می کند، به این صورت که عینک خود را برمی دارد و به جای استفاده از حرکت مالیدن چانه حین تصمیم گیری یکی از دسته های عینک را در دهان خود می گذارد. اگر طرف مقابل بعد از اینکه از او خواستید تصمیم خود را به شما بگوید شیء ای را مانند خودکار یا انگشت در دهان خود گذاشت، این حرکت نشان می دهد اطمینان چندانی ندارد و اینکه نیاز به اطمینان خاطر بیشتر دارد زیرا وجود یک شیء در دهان اجازه می دهد که تصمیم گیری فوری را به تاخیر بیندازد. درواقع از آنجایی که صحبت کردن با دهان پر رفتار بدی است، این عذر موجه جلوه می کند.

 

 

 

وقتی همه حرکت ها با هم انجام می شوند

 

گاهی اوقات حرکات سر رفتن حوصله، ارزیابی و تصمیم گیری با هم ترکیب می شوند و هریک بخشی از رفتار شخص را نمایان می کنند. مثلا زمانی که مانند تصویر فرد به آرامی چانه خود را بمالد، نشان می دهد در حال ارزیابی پیشنهاد است ضمن اینکه همزمان در حال تصمیم گیری هم هست. اما زمانی که شنونده علاقه اش را نسبت به صحبت های گوینده از دست می دهد، سر او روی دستش به حالت استراحت درمی آید مثل حرکت تصویر که فرد با انگشت شست سرش را نگه داشته است.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

آموزش زبان بدن دوره زبان بدن مدرس زبان بدن

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۲ ق.ظ

نشانه‌های طبیعی (علائم)

آموزش زبان بدن دوره زبان بدن مدرس زبان بدن 

آموزش زبان بدن

گفتیم که نشانه طبیعی نشانه‌ای است که میان صورت و مفهوم آن رابطه همجواری یا تماس است.

* اگر در یک مجتمع مسکونی، داخل اتاقی نشسته باشید، ورود فردی با چتر خیس برای شما نشانه آن است که بیرون باران می‌آید.

* آنهایی که در مناطق ساحلی کشور زندگی می‌کنند، شنیدن صدای مرغان دریایی را نشانه طوفانی شدن دریا می‌دانند.

*وقتی صدای ترمز محکم یک اتومبیل را می‌شنوید، آن را نشانه‌ای از احتمال وقوع یک حادثه رانندگی می‌دانید.

* صدای قل‌قل سماور، برای یک زن خانه‌دار نشانه جوش آمدن سماور است.

* صدای پاشنه کفش یک عابر روی موزاییک، برای شما نشانه‌ای است از آنکه او یک زن است.

* یکی از دانشجویان می‌گفت مادرم انگشت خودش را خیس می‌کند و به انتهای دیگ‌پلو که روی چراغ است می‌زند. اگر صدای جیز بدهد برای او نشانه آن است که پلو دم کشیده است.

* وقتی عکسی از ساختمان‌هایی می‌بینید که بام آنها شیروانی یا گالی‌پوش و یا سفال است آن را نشانه‌ای می‌دانید که عکس از منطقه‌ای باران‌خیز است.

* در تابستان گرم، وقتی نوشابه‌ای می‌خرید، اگر روی شیشه آن قطره‌های شبنم مانند نشسته باشد می‌فهمید که نوشابه کاملاً سرد است. به همین ترتیب بخاری که از فنجان چای شما برمی خیزد، نشانه آن است که چای داغ است.


   مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


* وقتی صبح زمستان از آپارتمان خود بیرون می‌آیید، وجود مانده‌های آب روی آسفالت که یخ زده است برای شما نشانه‌ای است که هوا، آن روز سردتر از دیروز است.

بسیاری از افرادی که در روستاها و مناطق کوهستانی و در دل طبیعت زندگی می‌کنند هنوز از همین نشانه‌های طبیعی پیام‌های بسیاری دریافت می‌دارند. وضع هوا را پیش‌بینی می‌کنند، جهت خود را می‌یابند، شکار را تعقیب می‌کنند و بسیاری پیام‌های دیگر. در شهرها نیز موارد مشابه، اما با ویژگی شهری دیده شده است. یکی از دانشجویان گزارش می‌کرد که مادربزرگ پیری دارد که کاملاً بی‌سواد است و شنوایی‌اش را نیز از دست داده است. او قادر به خواندن اعداد ساعت نیست و دریافت پاسخ شفاهی درباره ساعت نیز به دلیل ناشنوایی برایش بسیار دشوار است. این زن کهنسال، در ساعات روز، با نگاه کردن از پنجره به بیرون و تماشای تراکم عابران پیاده و در واقع با نگاه کردن به حجم آمد و رفت، می‌فهمید که تقریباً چه موقع از روز است.

بسیاری از پزشکان و پرستاران در بیمارستان‌ها با نشانه‌های طبیعی گوناگونی برای تشخیص شرایط جسمی و روحی بیماران آشنا هستند. طی چند سال تدریس در چند دانشکده پرستاری در ایران به کمک دانشجویان درس ارتباطات انسانی، شواهد گوناگونی از این نوع نشانه‌ها جمع‌‌آوری کردیم که نقل آنها در اینجا کسالت‌آور است و چندان ضروری نیست و نیاز به کتابی مجزا درباره ارتباطات انسانی در محیط بیمارستان دارد. اما ساده‌ترین آنها همان تغییرات ضربان نبض است که نشانه‌های طبیعی برای تغییرات وضع بیمار است.

“دنیس” در این باره می‌نویسد: «علائم بیماری نشانه‌هایی از اشکالات در سیستم جسمی یا عصبی بیمار است. یک سردرد، گلودرد، دردی در نقطه‌ای از عضلات، هرکدام کلیدی برای جست‌وجوی کلیدهای دیگری هستند. آیا بیمار حالت تهوع دارد، سرگیجه دارد، این علائم در اختیار پزشک قرار می‌گیرد و اوست که با مرتبط کردن این علائم به تشخیص بیماری دست می‌یابد. در واقع او از یک دسته علائم بی‌ربط ظاهری به تشخیص علمی نزدیک می‌شود. به بیان دیگر پزشک باید علائم را دریافت کند و به آنها مفهومی که راهنمای عمل او باشد نسبت دهد.»

دنیس درباره توانایی رمزخوانی این نشانه‌های طبیعی می‌نویسد:«وقتی راجع به قوی یا ضعیف بودن هوش رمزی افراد صحبت می‌کنیم در واقع بحث ما چیزی پیش از یک حساسیت ویژه نسبت به علائم و یک استعداد برای ربط دادن آنها به یکدیگر نیست. ممکن است ظاهراً به صورت یک الهام جلوه کند. اما در واقع این، نوع به خصوصی از هوش است. یک مکانیک اتومبیل که عیب موتور را از صدای آن تشخیص می‌دهد؛ یک معمار که مکان مناسب در قسمتی از زمین را برای ساختمان جدید انتخاب می‌کند؛ استعداد یک پزشک متخصص در دستیابی به علائم، همه قسمتی از این هوش محسوب می‌شود.

نشانه‌ها و علائم به عکس نمادها، از واقعیت شکل می‌گیرند. اطلاعات تصویری نمایشی از محیط هستند؛ پس چون از محیط هستند به آسانی شناخته می‌شوند. (درحالی که تحقیقات من که گزارش آن در فصل‌های گذشته آمد نشان داد که آنها نیز به آسانی شناخته نمی شوند) و ساده‌تر معنی می‌پذیرند.»

نشانه‌های طبیعی، در مواردی نیز به صورت بیان چهره‌ای جلوه می‌کنند. ما از حالت لب افراد می‌توانیم به شاد یا غمکین بودن آنها پی ببریم. این حالت به قدری واضح است که با خطوطی ساده، ماسک شاد و غمگین را ترسیم و کنار هم قرار داده‌اند ونمادی برای تئاتر ساخته‌اند.

نشانه‌های تصویری

نشانه تصویری، نشانه‌ای است که میان صورت و مفهوم آن شباهتی عینی و تقلیدی است. شما هر روز با انبوهی از نشانه‌های تصویری در برنامه‌های تلویزیونی، پوسترها و تابلوهای مسیر عبورتان، عکس‌های مجلات و روزنامه‌ها، نقش‌های تمبر و بسیاری نشانه‌های تصویری دیگر مواجه هستند.

«نشانه‌های تصویری بین المللی نیز بخشی از کدهای ارتباطات انسانی امروز را تشکیل می‌دهد. برخی از آنها دقیقاً یک نشانه قراردادی یا یک نماد هستند، مثل صلیب سرخ بین‌المللی. برخی نیز همان حالت نشانه تصویری را دارند، اما با این تلاش که هرچه بیشتر ساده شده و سریع‌تر درک شوند. از این نشانه‌ها در بازی‌های جهانی المپیک، فرودگاه‌ها، نمایشگاه‌ها و جلسه‌های بین‌المللی سیاسی استفاده می‌شود و از آنها برای راهنمایی افراد برای دستیابی به رستوران، اورژانس، باجه‌های بلیط، پست و غیره استفاده شده است. این نشانه‌های بین‌المللی نباید نیازی به یادگیری داشته باشند و قصد از تهیه آنها این است که گیرنده پیام را در همان نظر اول آن را درک کند.»

دکتر “مارگارت مید” مردم‌شناس فرهنگی پیشنهاد می‌کند که جهان نیازمند مجموعه‌ای از نشانه‌ها و علائم بین المللی غیرمبهم است تا بتواند از سوی مردمان ساکن کشورهای گوناگون با زبان‌های مختلف و حتی اعضای فرهنگ‌های ابتدایی به راحتی فهمیده شود. اگر چنین شود، انسان قادر به تحرک بیشتر در جهان خواهد بود؛ اگر چنین شود، دیگر مسافران گرسنه، وحشت‌زده و سردرگم را که به کندی سفر خود را ادامه می‌دهند کمتر می‌توان دید. آن چه دکتر مید پیشنهاد می‌کند، گسترش نوعی “اسپرانتوی تصویری” است.

شانه‌های قراردادی (رمز)

نشانه قراردادی یا وضعی که در زبان فارسی به آن نماد می‌گویند و مترادف کد و سمبل نیز برای آن به کار می‌رود نشانه‌ای است که میان صورت و مفهوم آن نه شباهت عینی است و نه رابطه هم جواری بلکه رابطه‌ای است قراردادی نه ذاتی و خود به خودی.

وسعت و گوناگونی کاربرد نمادها در ارتباطات انسانی امروز، بسیار بیشتر از کلمات و لغات است. نمونه‌هایی را برایتان نقل می‌کنم:

* بوق‌های سه‌گانه تلفن (بوق اشغال، بوق آزاد، زنگ تلفن) همه نمادند.

* درجات مختلف نظامی در کشوهای مختلف و با شکل‌های گوناگون انواعی از نمادها هستند.

* چراغ راهنمایی و رانندگی، سوت پلیس سر چهارراه، پخش آرم نظامی از رادیو به هنگام شروع حمله نظامی و وجود تحولات در جبهه، صدای سوت داور مسابقه فوتبال به نشانه قراردادی شروع یا پایان مسابقه، عصای سفید یک فرد نشانه قراردادی نابینا بودن او، اتومبیلی که روی آن گل و روبان نصب شده است نشانه قراردادی عروسی، لباس مشکی نشانه قراردادی عزا، خاموش شدن چراغ اتوی برقی نشانه قراردادی گرم شدن اتو، رنگ عمامه سیاه و سفید نشانه قراردادی سید یا سید نبودن روحانی، انگشت بالا بردن کودکان محصل نشانه قراردادی اجازه پرسش یا خروج از کلاس، پوشیدن لباس قرمز از سوی طرفداران تیم باشگاهی پیروزی و آبی از سوی طرفداران باشگاه استقلال نشانه قراردادی حمایت آنان از آن باشگاه، زدن تک بوق به شیوه خاص از سوی رانندگان اتومبیل برای یکدیگر نشانه قراردادی سلام و زدن بوق ممتد، نشانه قراردادی اعتراض به تجاوز در رانندگی، نشان دادن دو انگشت دست به صورت 7 نشانه قراردادی پیروزی، عکس پرستاری که انگشتش را روی بینی قرار داده است نشانه قراردادی سکوت، در یک مسابقه کشتی بلند کردن دست یکی از دو حریف نشانه قراردادی پیروزی او، وجود حجله در یک محل نشانه قراردادی درگذشت جوانی ناکام، فشردن دست دیگری به هنگام دست دادن نشانه قراردادی محبت بیشتر و …

* در برخی از نقاط ایران هرگاه نانوا کار و رفتار کارگری را نپسندد و بخواهد او را «جواب دهد» و بیکار کند به ترازودار می‌سپارد او را «رد کند». وقتی کار روزانه کارگر پایان یافت و برای دریافت مزد نزد ترازودار رفت، ترازودار یک چای شیرین برای او به قهوه‌چی سفارش می‌دهد. کارگر با چنین سفارشی مقصود او را می‌فهمد و بی گفت‌وگو «رخت ‌بندی» خود را برمی دارد و از همکاران خود خداحافظی می‌کند و می‌رود.

این انواع نشانه‌های قراردادی طیف وسیعی از مرزهای مصرفی جوامع ابتدایی و مدرن را تشکیل می‌دهد.

دنیس در مورد تاریخچه نماد می‌نویسد:

«قدیمی‌ترین نمادی که در دسترس است، علامت جمعه مانندی است که مکرراً در نقاشی‌های غار آلتامیرا ولاسکوکس دیده می‌شود. این علامت دقیقاً نشانه قراردادی یا یک نماد است. آن را نمی توان یک نشانه تصویری دانست زیرا به هیچ شکل طبیعی شبیه نیست. امروزه به هیچ‌وجه نمی توان این رمز را رمزخوانی کرد. فرد یا گروهی که آنها را این سو و آن سوی آن غارها کشیده اند. سال‌ها پیش، از این جهان رفته‌اند و هیچ کلیدی برای ما برجای نگذاشته اند. حیوانات نقاشی شده‌ای که در میان آنها، این نشانه‌های مستقل دیده می‌شوند به آسانی شناخته می‌شوند. اما هدفی که برای آن نقاشی‌های هنرمندانه روی دیوار غار وجود داشته اکنون برای ما کاملاً ناشناخته است.»

دنیس در ادامه می‌نویسد: «علمی‌ترین توضیحی که از هدف این نقاشی‌ها می‌توان مطرح کرد باید براساس همان موضوع «توتم» باشد. استفاده از این توتم‌ها به عنوان علائم تمیزدهنده خانواده‌ها و بستگی‌های اجتماعی، ریشه‌ای بسیار قدیمی دارد که در طول تاریخ تمدن بشر موارد زیادی از آن دیده شده است. مردم ابتدایی، مکان اجتماعی خود و اهمیت نام‌های خود را از طریق حیوانات یا نشانه‌هایی از طبیعت- که خانواده‌های آنان و احتمالاً قبایل آنان را معرفی می‌کرد- مشخص می‌کردند. توتم‌ها محدوده رفتار قابل قبول اجتماعی را تعیین کردند. توتم‌ها همچنین شاخص بسیاری از هنرهای جوامع ابتدایی است که قدرت به خصوصی به آن نسبت داده شده است. عمر طولانی، موفقیت، سلامتی، زاد و ولد و حمایت در مقابل بلا، یا برخی از نعمت‌های همراه با توتم است. برای فرد «نادان و آسیب‌پذیر» ابتدایی اهمیت این توتم‌های اسرارآمیز از اطمینانی که به او می‌داد سرچشمه می‌گیرد.

توتم‌ها هنوز نیز ترکیبات زنده‌ای از ارتباطات انسانی معاصر به دست می‌دهند. شجاع هنوز به عنوان شیردل شناخته می‌شود. بسیاری تولیدات تجاری از طریق شیوه‌های توتمی بازاریابی می‌شوند- لاستیک اتومبیلی با این علامت به بازار می‌آید که پنجه قوی یک پلنگ در گرفتن زمین برای حرکت سریع روی آن ثبت شده است یا عرضه بنزین با قدرت توتمی نمایش یک ببر به بازار عرضه می‌شود. توتم‌ها در نام فامیل خانواده‌ها نیز دیده می‌شود مثل ولف (به معنای گرگ)، یا در فارسی مثل شیرزاد».

ما در ارتباطات روزمره خود از کدهای غیرکلامی نیز استفاده می‌کنیم. اگرچه برخی از دانشمندان، آن دسته از حرکات ما را که براساس قوانین مربوط به قرارداد کدها شکل گرفته‌اند ارتباط غیرکلامی نمی دانند. “شولمن” و “پنمن” به ترتیب از دانشگاه واشنگتن و دانشگاه ملبورن در این مورد می‌نویسند: «… یک طرح پیشنهادی برای تفکیک ارتباط کلامی و غیرکلامی، اعتماد به درجه حساسیت کدی است که به کار می‌رود و برمبنای حضور یا عدم حضور قوانین کدگذاری مخصوص است. بنابراین حرکت سر به معنای بله در جواب یک سئوال می‌تواند ارتباط کلامی به حساب آید.»

به هر حال در مبحث پیام‌های غیرکلامی به طور مفصل در این مورد صحبت خواهیم کرد. به مثال‌های زیر که باز هم از همان آرشیو شخصی نقل شده است نگاه کنید.

* مسافر منتظر تاکسی، وقتی تاکسی نزدیک می‌شود با دستش یک دایره فرضی را در هوا رسم می‌کند به معنای آن که مقصد او، میدان بعدی است.

* از شخصی درخواست کاری بکنید او ممکن است دستش را روی چشم خود بگذارد به نشانه پذیرش کامل درخواست شما.

* ممکن است در جایی منتظر ایستاده باشید، دوستی از دور شما را ببیند، ممکن است کف دستش را بالا نگهدارد به صورتی که انگشت شصت او جداً از بقیه باشد و با مختصری چرخاندن آن و حالت صورت، ابروها و چشم‌ها از شما سئوال کند: قضیه چیست؟

* برخی از افراد با گاز گرفتن انگشت خود، حالت افسوس و پوزش به خود می‌گیرند.

* وقتی برای کسی موضوع گرفتاری خود را تعریف می‌کنید، ممکن است مخاطب شما، با فرو بردن هوا به درون شش‌ها و بیرون آوردن آن به حالت نفس عمیق، افسوس و تأسف خود را بیان کند.

* دیده شده است که برخی از افراد با زدن انگشت نشانه روی مچ دست چپ از دیگری ساعت را سئوال می‌کنند.

* برخی از مردم، بامالش انگشت شصت روی انگشت نشانه به طرف می‌فهمانند که پول می‌خواهند.

* گزارش شده است که در یکی از جاده‌ها، یک اتومبیل سواری از اتوبوسی که چراغ راهنمای آن بی‌جهت روشن بود سبقت گرفت و سپس راننده دست چپ خود را از شیشه بیرون آورد. انگشتان دستش را باز کرد و سپس مشت کرد. این کار را چندبار تکرار کرد، راننده اتوبوس متوجه شد و چراغ چشمک‌زن راهنما را خاموش کرد. (در اینجا نیز در این پیام، از نشانه‌هایی استفاده شده که به نشانه‌های تصویری نزدیک‌تر است تا نشانه‌های قراردادی).

مثال‌های فوق همگی زبان- علائم، زبان اشاره‌ای و زبان بدنی هستند و همگی آنها دارای کد و یا دارای نشانه قراردادی هستند. اما حیطه زبان‌های غیراشاره‌ای و غیربدنی، صرفاً در محدوده زبان بیانی و نوشتنی نیست.

در مشرق زمین نشانه‌های قراردادی بسیاری وجود دارد که برای متمایز نشان دادن زنان از دختران به کار می‌رود. خالی که زنان هندی روی پیشانی خود می‌گذراند از آن جمله است زیرا دختران هندی چنین کاری را نمی کنند. در اینچه برون- در ترکمن صحرای ایران- کلاهی که با نقش‌های سوزن‌دوزی زینت شده است تا زمانی از سوی دخترها به کار می‌رود که دختر شوهر نکرده است. همین دخترها وقتی شوهر کردند کلاه خود را که “برک” نام دارد از سر بر می‌دارند و به جای آن از یک پیشانی‌بند و یک روسری به نام “پوپک سالق” استفاده می‌کنند. در واقع برک نشانه قراردادی تجرد و پوپک یالق نشانه قراردادی تأهل است. در بندرعباس و قسمتی از مناطق جنوب ایران، نداشتن نقاب صورت، نشانه مجرد بودن دختر است. به این ترتیب مردم از نشانه‌های قراردادی خال روی پیشانی، کلاه برک و نقاب، در مورد مجرد و متأهل بودن مخاطب خود پیام دریافت می‌کنند.

در قدیم وقتی هنوز در بازکن‌های برقی برای درب منازل نصب نشده بود، در نقاطی از ایران درکوب‌های فلزی نصب شده بود که اهالی خانه از صدای آنها می‌فهمیدند که آیا مراجعه کننده مرد است یا زن. این آگاهی از این نظر مهم بودکه اهل خانه برای باز کردن در، حدود حجاب خود را می‌توانستند تنظیم کنند یا اینکه طبق رسم، مرد یا پسربچه‌ای را برای باز کردن در به دنبال صدای درکوب مردانه بفرستند.

درکوب‌ها به دو شکل ساخته می‌شد: زنانه و مردانه. درکوب زنانه را به لنگه طرف چپ در و مردانه را به لنگه راست در نصب می‌کردند. شکل‌های درکوب زنانه با مردانه نیز با یکدیگر اختلاف کلی داشت به نحوی که صدای هر کدام از آنها کاملاً قابل تمایز با دیگری بود. درکوب مردانه اغلب به شکل کله شیر یا دستی که یک گوی فلزی رادر میان پنجه‌ها نگه داشته بود ساخته می‌شد. اما درکوب زنان ظریف‌تر و معمولاً به شکل گلوبند زنانه ودستبند و قلب ساخته می‌شد. به این ترتیب تفاوت شکل و وزن آنها ایجاد دو صدای مختلف می‌کرد.

به این ترتیب اغلب اهالی منزل، صدای متمایز و قراردادی این دو درکوب را می‌دانستند. حتی در مواردی نوع عمل با درکوب نیز به صورت قراردادی، رمزی را تشکیل می‌داد. مثلاً پدر خانواده دو ضربه می‌کوبید یا اگر عجله برای باز کردن بودن، ضربه‌های ریز و ممتد زده می‌شد. هنوز درمناطقی چون یزد و کاشان و … آثاری از این درکوب‌ها دیده می‌شود.

در میان آداب و رسوم شرقی‌ها از نشانه‌های قراردادی بسیاری می‌توان اثر جست. مثلاً در برخی از نقاط شمالی ایران یا در مناطقی از خراسان (مثل بیرجند) وقتی میهمان آخرین چای را خورد، اگر دیگر میلی به خوردن نداشته باشد فنجان یا استکان را واژگون داخل نعلبکی می‌گذارد. این نشانه قراردادی است حاکی از آن که برایش دیگر چای نیاورند. حتی از نشانه‌های کاملاً قراردادی مثل همان‌ها که در خانواده‌های اشراف اروپا در قرون گذشته رسم بود نیز در ایران آثاری است.

تمغا(نشان-داغ) از آن دسته نشانه‌هاست که در میان ترکمن‌ها رایج بوده است. “رشید الدین فضل الله” درکتاب جامع‌التواریخ، از بیست و چهار طایفه اوغوز نام می‌برد که در زمان او هر یک از آن بیست و چهار طایفه یک تمغا یا نشان مخصوص به خود داشتند و هر چهار طایفه یک اونقون که می‌توان آن را نوعی توتم (توتِم‌ها اجسامی نمادین هستند که در اقوام بومی بیشتر قاره‌ها کاربردهای آیینی دارند-ویکی پدیا ) دانست، برای خود می‌شناختند که مورد احترام افراد همان چهار طایفه بود. به این ترتیب این بیست و چهار طایفه، دارای بیست و چهار نشان و شش توتم بودند. توتم‌های ترکمن‌ها را انواع عقاب‌ها و شاهین‌ها تشکیل می‌داد. هنوز نیز می‌توان در گورستان‌های ترکمنان، آثاری از این توتم‌ها به صورت ساده شده به شکل‌های مجسمه‌های چوبی یا سنگی و همچنین بر نقش و نگارهای نمد و گلیم و قالی مشاهده کرد. با این تمغاها گله‌های گوسفند، ثروت‌ها و فرمان‌های هر طایفه مشخص می‌شد.

حالا آن نشانه‌های قراردادی از طایفه‌های ترکمن صحرا یا شوالیه‌ها گرفته شده و به شرکت‌ها و مؤسسات تجاری و غیره سپرده شده است. مؤسساتی که هر کدام آرمی دارند. دنیس درمورد این نشانه‌های قراردادی خانوادگی می‌نویسد:« هنگام ظهور تشریفات خانوادگی در اروپای غربی، نشانه‌های توتم مانندی طراحی شد که به وسیله شوالیه‌ها بر سپرها و بیرق‌ها حمل می‌شدند. این علائم خانوادگی منحصر به اروپای غربی نبودند، بلکه به وسیله پادشاهان، رؤسای قبایل، کلیساها، جنگجویان، ارتش‌ها و کشورها (به صورت علامت روی پرچم ملی) پذیرفته شده‌اند…

استفاده از نشانه‌های قراردادی خانوادگی، نماینده‌ای از تفخر، اتحاد خانوادگی و مفاهیمی از این قبیل بود. در این نشانه‌ها، شکل‌های مستقل مانند مربع، دایره، مثلث، ستاره و تصاویری از حیوانات افسانه‌ای و غیره به چشم می‌خورد… در عصر حاضر، استفاده از نمادها، آرم‌ها و نشانه‌های شرکت‌ها و کالاهای تجاری پاسخی است به نیازهای مشابه همان نیازهای شوالیه‌ها برای داشتن آرمی مخصوص. در عصر حاضر نمادگرایی برای شناخت بردی به تدریج از بین رفته است و جای خود را در مقولات گسترده‌تری از پیوستگی‌های گروه مانند احزاب سیاسی، باشگاه‌ها، مذاهب، دانشگاه‌ها، شرکت‌ها و غیره داده است. برای همگی دارندگان این نمادها، یک اصل محترم است

” هرچه قدیمی‌تر، بهتر “. چرا که هر نشانه قراردادی که دوام بیشتری بیابد و ماندگارتر باشد، در ذهن مردم بیشتر جای حواهد گرفت. در قرن بیستم، آرم‌ها به تدریج از ارائه تصاویر طبیعی به نوآوری‌های مجردتری تبدیل شده است.»

دنیس برای اثبات نظر اخیر خود تصاویری از تحول آرم راه‌آهن انگلستان را نشان می‌دهد. او این تحولات را به عنوان نمونه پیشرفت از واقع‌گرایی به تجرد می‌داند. آرم نخست که مربوط به سال 1870 است از یک ستاره هفت پر که در آن تصویر دقیقی از یک لکوموتیو نقش شده بود و بالای آن یک تاج قرار داشت تشکیل شده است. آرم مربوط به سال 1940 راه‌آهن انگلستان، تصویر شیری است که روی تاجی ایستاده ودر میان دست خود یک چرخ قطار را نگه داشته است. آرم 1950، شیر نمادینی است که روی چرخی ایستاده. آخرین آرم که مربوط به سال 1965 است، خطوطی کاملاً نمادین و قراردادی و بدون هیچ تصویر خاصی انتخاب شده است. مشابه این تحول در آرم شرکت‌های قدیمی ایران مثل بیمه ایران مربوط به 1314 و 1354 دیده می‌شود.

بازمی گردیم به کدها، علامت‌ها و نشانه‌ها، خلاصه‌ای از نوشته‌های دنیس را در این باره با هم می‌خوانیم:

«در یک نگاه وسیع به ارتباطات انسانی معاصر، نمادها، علائم و نشانه‌ها قلمرو مخصوصی را دربر می‌گیرند. آنها دارای کاربردی اساسی برای بیان و تفسیر کنش‌های متقابل و روابط میان افراد در گروه‌های اولیه و ثانویه و در موجودیت‌های ملی هستند. علائم بصری، اطلاعات واقعی را عرضه می‌کنند و گسترش و کاربرد آنها نباید با تولید نشانه‌های قراردادی و نمادها اشتباه گرفته شود.»

در جوامع توسعه یافته که از تکنولوژی برخوردارند، نیاز به درک فوری پیام‌ها سبب شده است که علائم و نشانه‌ها در ایجاد پاسخ سریع نقش مؤثری ایفا کنند. توجه محض آنها به ضروریات و آسانی ساخت آنها موجب درک سریع و به خاطرسپاری آسان می‌شود. علائم راهنمایی و رانندگی نیز به صورت نمادهایی برای ارتباطات انسانی، در تمامی جاده‌های جهان جای گرفته است. بسیاری از این علائم، آن قدر قراردادی هستند که کاملاً مشابه حروف الفبا عمل می کنند. مثلاً علامت پارکینگ ممنوع، به تنهایی فقط یک نماد قراردادی است، آن قدر که نیاز به اضافه کردن عبارت «پارکینگ ممنوع» را دارد.

امروزه تلاش برای هرچه ساده‌تر کردن نمادها، هنوز ادامه دارد. دنیس مثال‌هایی در این زمینه می‌آورد و می‌نویسد: «بنگاه خبر پراکنی بریتانیا، تبدیل به بی.بی.سی شده همانطور که شرکت ماشین‌های تجاری بین المللی تبدیل به آی.بی.ام شده است. این مخصوص تجارت نیست. در زمینه‌های فرهنگی و نظامی نیز موارد مشابه بسیار دیده می‌شود. مثلاً یونسکو، مخفف سازمان متحد ملی آموزشی علمی و فرهنگی است.

(در ایران نیز موارد مشابه در چند سال اخیر دیده شده است مثلاً به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی می‌گویند نزاجا.)

دیوید برلو در ادامه مبحث مربوط به رمز می‌نویسد: «زبان یک کد است. حروف کد هستند. کلمه‌های یک زبان کد هستند، شامل عناصر (اصوات، حروف، کلمات و غیره) که با دستورهای ویژه‌ای ساخت می‌یابند.

فرض کنید، اگر یک سری نمادها رامقابل شما بگذارند و بخواهند تعیین کنید که آیا آنهاکد هستند یا نه. باید به نظارت این مسئله بپردازید که برای ترکیب این عناصر (این نمادها) روش منظمی به کار رفته است؟ و آیا در طرز قرار گرفتن عناصر، هماهنگی وجود دارد؟

از چنین سیستمی برای بازسازی زبان‌ها و خط‌های متروک و مرده استفاده می‌کنند. مثلاً خواندن خط میخی برای نخستین بار.

به هر حال زبان چه انگلیسی و چه آلمانی وهر زبان دیگری مجموعه‌ای ازنمادها هستند. از نماد، علاوه بر زبان برای موارد دیگری نیز استفاده می‌کنیم. موسیقی دارای یک نماد است. دارای لغت‌هایی است(نت‌ها) و ساخت‌هایی (شیوه‌هایی که نت‌ها را می‌توان به صورتی کنار هم قرار داد که برای شنونده بامعنی باشند). اگر ما برخی از موسیقی‌ها را نمی فهمیم و مایلیم بفهمیم باید به یادگیری نمادهای آن بپردازیم. موسیقی هر کشوری دارای فرهنگ لغات خاص خود و همچنین دارای محدودیت‌هایی در فرهنگ لغات خود است.

ذوق و سلیقه افراد، در مورد موسیقی وابسته به ترکیبی است که نت‌ها در کنار هم قرار گرفته‌اند. آنانی که می‌گویند مثلاً موسیقی کلاسیک را دوست ندارند به سادگی فقط ممکن است علت عدم علاقه آنها ندانستن نمادها و ساخت آن موسیقی باشد.

نقاشی نیز به همین ترتیب از نمادها تشکیل شده است و دارای فرهنگ لغات است. این فرهنگ لغات همان عناصری است که نقاش از آنها برای نقاشی استفاده می‌کند. او از ترکیب این عناصر، به یک ساخت دست می‌زند. نقاشان آماتور، همان ساختی را که نقاشانی چون “رنوار” یا “وان گوگ” استفاده می‌کنند، به کار نمی برند. این ساخت از عناصر، ویژه وان گوگ و رنوار است. شیوه‌ای که کار آنها را از دیگران متمایز می‌کند.

به همین ترتیب، موسیقی دانان آماتور، به همان شیوه که “بتهوون” ، “باخ” یا” بارتوک” به عناصر، ساخت می‌دهند، این کار را نمی‌دانند. این موضوع درباره رقص نیز صادق است.»

درحال حاضر، ما فقط دانش کمی درباره عناصر و ساخت رقص، یا برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی یا میزانپاژ و صفحه‌بندی روزنامه‌ها و مجله‌ها داریم. هنوز یک گرامر و دستور زبان تدوین شده کامل برای این نمادها، به وجود نیامده است. تجربیات موجود در این زمینه کافی نیست. هنوز در بیان این موضوع که چه قوانینی در ساخت و تولید این پیام‌ها حاکم است مشخص نشده و هنوز معلوم نشده است که فرهنگ لغات آنان چیست. به همین دلیل آموزش این گونه از پیام‌ها با دشواری‌هایی مواجه است.

برلو می‌افزاید:« ممکن است برخی از دست‌اندرکاران رقص یا برنامه‌ای رادیو- تلویزیونی معتقد باشند که سیستم‌های نمادسازی این رشته‌ها در حوزه هنر است. بنابراین عناصر آنها قابل تفکیک و آموزش مثل یک زبان نیست.» او می‌گوید: «من چنین بیانی را منطقی نمی‌دانم، این مسخره است که فکر کنیم وان گوگ تمایل به داشتن اطلاعات بیشتر درباره ترکیب رنگ‌ها نداشته است.»

برلو تأکید می‌کند که اگر مقصود ما ازکلمه هنر آن باشدکه «هنر یعنی چیزی بدون سیستم یا بدون دانش از آنچه ما انجام می‌دهیم» درواقع چنین مقصودی ناشی از ناآگاهی در زمینه نمادهایی است که درحوزه‌ای خاص به نام هنر مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما اگر مقصود ما از هنر کوشش برای ساخت عناصر اصلی با شیوه ها است که بهترین بیان رادارد تا بتواند هدف ما را به بهترین وجه جامه عمل بپوشاند یا بهترین تأثیر را در گیرنده داشته و یا معنی مورد نظر را برای گیرنده داشته باشد، آنگاه لحظه‌ای می‌رسدکه ما نیاز به آموزش و آگاهی از فرهنگ لغات و دستور زبان و هنرها خواهیم داشت.

برلو در انتهای بحث خود درباره کد پیام می‌گوید: «هرگاه پیامی را رمزگذاری می‌کنیم، باید تصمیم اصلی خود رادر مورد نمادها و رمزهایی که به کار برده‌ایم بگیریم. باید تصمیم بگیریم:

الف. کدام کد (رمز یا نماد)

ب. کدامیک از عناصر رمز

ج. چه روشی را برای ساخت عناصر رمزها انتخاب کنیم.»

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت