مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن دوره زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن دوره زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن

بهزاد حسین عباسی مدرس مدیریت استاد مدیریتی سخنران مدیریت آموزش مدیریت در سازمان شما
 

  بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن آموزش زبان بدن

استاد بهزاد حسین عباسی مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس بازرایابی

استاد زبان بدن مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس زبان بدن
مدرس فروش استاد فروش

مدرس زبان بدن استاد زبان بدن آموزش بازاریابی

آموزش زبان بدن

آموزش زبان بدن آموزش بازاریابی

آموزش زبان بدن آموزش زبان بدن

مدرس زبان بدن

آموزش زبان بدن آموزش زبان بدن

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوره های زبان بدن» ثبت شده است

مدرس افزایش مهارت زبان بدن زبان بدن فروش

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ق.ظ

۱۶ روش برای افزایش مهارت زبان بدن

مدرس افزایش مهارت زبان بدن زبان بدن فروش

 آموزش زبان بدن




افزایش مهارت زبان بدن شما می تواند تفاوت چشمگیری در مهارت های مردمی، جذابیت و خلق و خوی کلی شما بوجود آورد.


در مورد چگونگی بکارگیری زبان بدنتان راه کار خاصی وجود ندارد. آنچه که شما انجام می دهید ممکن است به تعداد زیادی روش مورد تفسیر واقع شود. در عین حالی که به محیط و مخاطب شما نیز بستگی دارد.

   مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


احتمالا شما زمانی که با رئیس تان در حال صحبت کردن هستید در مقایسه با وقتی که با فرد مورد علاقه تان صحبت می کنید قصد دارید که از زبان بدنتان به طرز متفاوتی استفاده کنید.


روش های زیر، تعدادی از تفسیرات رایج از زبان بدن و اغلب روش های تاثیرگذارتر است جهت ارتباط برقرار کردن با جسم شما.


در ابتدا برای تغییر زبان بدن باید نسبت به آن هوشیار باشید. به طرز نشستن ، ایستادن و چگونگی بکارگیری دستها و پاهایتا و آنچه که در حین مکالمه با فردی انجام می دهید دقت داشته باشید.


ممکن است نیاز به تمرین در برابر آینه داشته باشید که شاید در وهله اول این کار به نظر احمقانه بیاید ولی کسی شما را نخواهد دید. تمرین فوق به شما بازخورد مناسبی در مورد اینکه چگونه در مقابل دیگر اشخاص به نظر می‌رسید، خواهد داد. هم چنین به شما این امکان را می دهد تا کمی قبل از رفتن به دنیای بیرون تمرینی داشته باشید.


روش دیگر این است که چشمانتان را ببندید و چگونگی ایستادن و نشستن را تصور کنید تا حس اطمینان، صراحت، تمدد اعصاب یا هر آنچه که شما برای گفتگو به آن نیازمندید در شما بوجود آید. همانند همان مدل (که در ذهن خود ساخته اید) خودتان را در حال حرکت مشاهده کرده و سپس در محیط بیرون آن را اجرا کنید.


همچنین شاید بخواهید دوستان، ستارگان سینما یا دیگر افرادی را که فکر می کنید از زبان بدن مناسبی استفاده می‌کنند، مشاهده کنید. آنچه را که آن ها انجام می دهند و شما بکار نمی برید، ببینید. از افراد مختلف آنچه را که می پسندید، کسب کنید و برای بکارگیری آنچه که از آنان آموخته اید تلاش کنید.


تعدادی از این حالت ها ممکن است طوری به نظر برسد که انگار شما آن ها را تظاهر می کنید. تظاهر کنید تا زمانی که بتوانید آنها را به دست بیاورید. این روش مناسبی برای یاد گرفتن مهارت های جدید است و به خاطر داشته باشید که احساسات نیز در پس آن عمل می کنند.


اگر کمی بیشتر لبخند بزنید احساس شادی بیشتری خواهید کرد. در صورتی که صاف بنشینید طبعا احساس انرژی و ابهت بیشتری خواهید نمود و اگر حرکاتتان را آهسته تر کنید احساس آرامش بیشتری به شما دست خواهد داد. در حقیقت احساسات شما باعث تقویت عادات جدیدتان خواهد شد و احساسات دور پراکنده می شود. معمولا در ابتدا ممکن است در بکارگیری زبان بدنتان مبالغه کنید. شاید در هنگام نشستنن پاهایتان به طرز خنده داری دور از هم باشد یا در تمام لحظات یک موقعیت دشوار صاف بنشینید. مهم نیست. مردم آنقدر ها که فکر می کنید شما را نگاه نمی کنند. آنها نگران مسایل شخصی خودشان هستند.


1.       پاها و دستانتان را به حالت ضربدری قرار ندهید:


احتمالا شنیده اید که نبایست دست به سینه بایستید چرا که ممکن است از شما ظاهری تدافعی یا محافظه کار ارائه دهد. این مساله در مورد پاهایتان نیز صدق می کند پس پاها و دستهایتان را بازتر قرار دهید.


2.       ارتباط چشمی داشته باشید اما خیره نشوید:


در میان افرادی که مخاطب شما هستند با همه آنها ارتباط چشمی داشته باشید تا رابطه بهتری را بوجود آورده و متوجه شوید که ایا آنها به صحبت های شما گوش می دهند یا نه؟ البته برقرار کردن بیش از حد تماس چشمی ممکن است باعث ناراحتی افراد شود. همانطور که رابطه ای فاقد آن می تواند ظاهر شما را نامطمئن جلوه دهد. اگر به این نوع ارتباط عادت نکرده اید ممکن است که در ابتدا در شما ایجاد ترس کرده و مشکل به نظر بیاید اما با ادامه دادن آن دیر یا زود به این روش عادت خواهید کرد.


3.       از بوجود آوردن مقداری فضا نهراسید.


مقداری فضا دادن به مخاطب نشانه اعتماد به نفس شماست و نشانگر این است که شما فرد راحتی هستید. به طور مثال هنگام ایستادن یا نسشتن پاهایتان را کمی با فاصله قرار دهید.


4.       عضلات شانه تان را شل کنید:


هنگامی که هیجان زده هستید راه مناسب این است که شانه هایتان را از حالت انقباض رها کنید. ممکن است که کمی به سمت جلو و بالا تکان بخورند. سعی کنید که راحت باشید و با مقداری حرکت شانه ها، عضلات آنها را شل کرده و سپس به آرامی آنهارا به حالت اولیه برگردانید.


5.       هنگامی که دیگران مشغول صحبت هستند، سرتان را به نشانه تایید تکان دهید:


هرچند دقیقه یکبار سرتان را به نشانه تایید حرکت داده تا نشان دهید که به سخنان طرف مقابل گوش می دهید. اما مواظب باشید که در انجام آن زیاده روی نکنید.


6.       خم نشوید، صاف بنشینید:


اما در یک حالت آرام، نه به صورت هیجان زده.


7.       کمی به سمت جلو متمایل شوید، البته نه خیلی زیاد:


اگر قصد دارید که علاقمندیتان را به سخنان طرف مقابل نشان دهید، به طرف او کمی متمایل شوید. در صورتی که می خواهید نشان دهید که دارای اعتماد به نفس بوده و آرامش دارید کمی به سمت عقب متمایل شوید. توجه داشته باشید که بیش از حد به جلو خم نشوید چراکه ممکن است شما را مایوس و نیازمند برای جلب نظر دیگران نشان دهد. همین طور متمایل شدن به عقب بیش از اندازه ممکن است از شما ظاهری مغرور و سرد جلوه دهد.


8.       لبخند بزنید


شاد باشید و خیلی خودتان را جدی نگیرید. کمی آرام باشید و هنگامی که فردی مطلب خنده داری بیان می کند لبخند بزنید. اگر شما شخص مثبت اندیشی به نظر برسید مردم برای شنیدن صحبت های شما تمایل زیادی نشان خواهند داد. در عین حال اولین نفری نباشید که به لطیفه های خودتان می خندید که ممکن است شما را دستپاچه یا نیازمند جلوه دهد. هنگامی که به شخصی معرفی می شوید لبخندی هم بر لب داشته باشید. اما نه آن طور که لبخند روی صورت شما تصنعی باشد. این باعث می شود که از شما ظاهری ریاکارانه بسازد.


9.      




 به به   صورتتان دست نزنید:


این حالت ممکن است موجب شود که دستپاچه به نظر برسید و برای مخاطبانتان ایجاد حواس پرتی می کند.


10.   سرتان را بالا نگه دارید:


چشمانتان را به زمین ندوزید. این حالت باعث می شود که شما نا مطمئن یا کمی ناکام جلوه کنید. سر خود را به سمت بالا و صاف قرار داده و چشمهایتان را در مقابل افق نکه دارید.


11.   حرکاتتان را کمی آرامتر کنید:


این نکته به چند دلیل حائز اهمیت است. آهسته تر راه رفتن نه تنها موجب می شود شما آرامتر و مطمئن تر به نظر برسید، که باعث آن خواهد شد احساس تنش کمتری نیز داشته باشید. اگر فردی شما را مخاطب قرار داد، گردنتان را به طور ناگهانی به سمت او برنگردانید. در عوض با حرکتی آهسته تر گردنتان را به سمت او حرکت دهید.


12.   بی قراری نکنید:


از حرکاتی که نشانه بیقراری شما هستند یا تیک های عصبی تان نظیر تکان دادن پاها یا با سرعت ضربه زدن انگشتان دست به میز بپرهیزید، به ترتیب آن ها را کنار گذاشته یا به نوعی شکل آن را تغییر دهید. این باعث می شود هنگامی که شما قصد دارید مطلبی را به شخصی برسانید عصبی و بی قرار جلوه کنید. در تمام موقعیت‌ها حرکاتتان را از بی نظمی رها کنید. سعی کنید آرام باشید و حرکاتتان را کندتر کرده و بر روی آنها تمرکز کنید.


13.   از دستانتان با اطمینان بیشتری استفاده کنید:


بجای حرکت های عصبی توسط دستانتان یا دست کشیدن روی صورتتان ، از آنها برای بوجود آوردن ارتباط با آنچه که قصد بیان آن را دارید استفاده کنید. دستانتان را جهت شرح موضوعی یا بیان اهمیت نکته ای که تلاش می کنید تا آن را ارائه دهید بکار ببرید. اما توجه به این نکته ضروری است که استفاده بیش از حد از دست ها ممکن است باعث حواس پرتی شود. همچینین طوری دست ها را حرکت ندهید که غیرقابل کنترل به نظر برسد.


14.    به فاصله خیلی نزدیک نایستید:


یکی از مواردی که آموخته ایم این است که هنگامی که شخصی با یک گوینده با فاصله کم مواجه می شود، احساس خوشایندی ندارد . اجازه دهید که افراد حریم خصوصی شان را داشته باشند . به حریم شخصی دیگران وارد نشوید.


15.   انعکاس


اغلب هنگامی که شما روابط خوبی با یک فرد دارید و هر دوی شما دارای یک وابستگی به یکدیگر هستید، ناخودآگاه شروع به انعکاس رفتارهای یکدیگر می کنید. بدین معنی که شما کمی از زبان بدن شخص مقابلتان را عینا تکرار می کنید. اگر آن فرد به سمت جلو متمایل شود شما نیز احتمالا به جلو خم می شوید. در صورتی که او دستهایش را روی پاهایش قرار دهد ممکن است شما مشابه او رفتار کنید. دقت داشته باشید که فورا عکس العمل نشان ندهید و هر تغییری که در زبان بدن او بوجود آمد را منعکس نکنید. به این ترتیب حس نزدیکی بوجود خواهد آمد.


16.   نگرش مثبت داشته باشید:


آخرین نکته از حیث ترتیب، این است که دیدگاهی راحت، باز و مثبت داشته باشید. آنچه شما احساس می کنید بر روی زبان بدنتان جاری می شود و می تواند باعث تفاوت عمده ای شود. شما قادر خواهید بود که زبان بدنتان را تغییر دهید اما این نیز همانند تمامی عادت های جدید زمان بر است. خصوصا اگر شما روزهای زیادی را به نگاه کردن به سمت پایین صرف کرده بودید ممکن است مواردی نظیر بالا نگه داشتن سرتان زمان زیادی ببرد تا صحیح شود. در ضمن اگر یکباره برای تغییر دادن بسیاری از موارد تلاش کنید ممکن است گیج کننده و طاقت فرسا بشود.


یکی دو نمونه از این روش های زبان بدن را انتخاب کرده و هر روز به مدت 3 تا 4 هفته بر روی تمرین کنید. از آن به بعد آن موارد می بایست در عادات جدید شما و مواردی که شما حتی بدون فکر کردن قادر به انجام آن هستید ایجاد شود.


در غیر این صورت تا زمانی که آنها جزیی از عادات شما شوند، به تمرین ادامه دهید. سپس دو مورد دیگر که علاقه دارید تا تغییرشان دهید را انتخاب کرده و بر روی آن ها تمرین کنید.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

آموزش زبان بدن دوره زبان بدن مدرس زبان بدن

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۲ ق.ظ

نشانه‌های طبیعی (علائم)

آموزش زبان بدن دوره زبان بدن مدرس زبان بدن 

آموزش زبان بدن

گفتیم که نشانه طبیعی نشانه‌ای است که میان صورت و مفهوم آن رابطه همجواری یا تماس است.

* اگر در یک مجتمع مسکونی، داخل اتاقی نشسته باشید، ورود فردی با چتر خیس برای شما نشانه آن است که بیرون باران می‌آید.

* آنهایی که در مناطق ساحلی کشور زندگی می‌کنند، شنیدن صدای مرغان دریایی را نشانه طوفانی شدن دریا می‌دانند.

*وقتی صدای ترمز محکم یک اتومبیل را می‌شنوید، آن را نشانه‌ای از احتمال وقوع یک حادثه رانندگی می‌دانید.

* صدای قل‌قل سماور، برای یک زن خانه‌دار نشانه جوش آمدن سماور است.

* صدای پاشنه کفش یک عابر روی موزاییک، برای شما نشانه‌ای است از آنکه او یک زن است.

* یکی از دانشجویان می‌گفت مادرم انگشت خودش را خیس می‌کند و به انتهای دیگ‌پلو که روی چراغ است می‌زند. اگر صدای جیز بدهد برای او نشانه آن است که پلو دم کشیده است.

* وقتی عکسی از ساختمان‌هایی می‌بینید که بام آنها شیروانی یا گالی‌پوش و یا سفال است آن را نشانه‌ای می‌دانید که عکس از منطقه‌ای باران‌خیز است.

* در تابستان گرم، وقتی نوشابه‌ای می‌خرید، اگر روی شیشه آن قطره‌های شبنم مانند نشسته باشد می‌فهمید که نوشابه کاملاً سرد است. به همین ترتیب بخاری که از فنجان چای شما برمی خیزد، نشانه آن است که چای داغ است.


   مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


* وقتی صبح زمستان از آپارتمان خود بیرون می‌آیید، وجود مانده‌های آب روی آسفالت که یخ زده است برای شما نشانه‌ای است که هوا، آن روز سردتر از دیروز است.

بسیاری از افرادی که در روستاها و مناطق کوهستانی و در دل طبیعت زندگی می‌کنند هنوز از همین نشانه‌های طبیعی پیام‌های بسیاری دریافت می‌دارند. وضع هوا را پیش‌بینی می‌کنند، جهت خود را می‌یابند، شکار را تعقیب می‌کنند و بسیاری پیام‌های دیگر. در شهرها نیز موارد مشابه، اما با ویژگی شهری دیده شده است. یکی از دانشجویان گزارش می‌کرد که مادربزرگ پیری دارد که کاملاً بی‌سواد است و شنوایی‌اش را نیز از دست داده است. او قادر به خواندن اعداد ساعت نیست و دریافت پاسخ شفاهی درباره ساعت نیز به دلیل ناشنوایی برایش بسیار دشوار است. این زن کهنسال، در ساعات روز، با نگاه کردن از پنجره به بیرون و تماشای تراکم عابران پیاده و در واقع با نگاه کردن به حجم آمد و رفت، می‌فهمید که تقریباً چه موقع از روز است.

بسیاری از پزشکان و پرستاران در بیمارستان‌ها با نشانه‌های طبیعی گوناگونی برای تشخیص شرایط جسمی و روحی بیماران آشنا هستند. طی چند سال تدریس در چند دانشکده پرستاری در ایران به کمک دانشجویان درس ارتباطات انسانی، شواهد گوناگونی از این نوع نشانه‌ها جمع‌‌آوری کردیم که نقل آنها در اینجا کسالت‌آور است و چندان ضروری نیست و نیاز به کتابی مجزا درباره ارتباطات انسانی در محیط بیمارستان دارد. اما ساده‌ترین آنها همان تغییرات ضربان نبض است که نشانه‌های طبیعی برای تغییرات وضع بیمار است.

“دنیس” در این باره می‌نویسد: «علائم بیماری نشانه‌هایی از اشکالات در سیستم جسمی یا عصبی بیمار است. یک سردرد، گلودرد، دردی در نقطه‌ای از عضلات، هرکدام کلیدی برای جست‌وجوی کلیدهای دیگری هستند. آیا بیمار حالت تهوع دارد، سرگیجه دارد، این علائم در اختیار پزشک قرار می‌گیرد و اوست که با مرتبط کردن این علائم به تشخیص بیماری دست می‌یابد. در واقع او از یک دسته علائم بی‌ربط ظاهری به تشخیص علمی نزدیک می‌شود. به بیان دیگر پزشک باید علائم را دریافت کند و به آنها مفهومی که راهنمای عمل او باشد نسبت دهد.»

دنیس درباره توانایی رمزخوانی این نشانه‌های طبیعی می‌نویسد:«وقتی راجع به قوی یا ضعیف بودن هوش رمزی افراد صحبت می‌کنیم در واقع بحث ما چیزی پیش از یک حساسیت ویژه نسبت به علائم و یک استعداد برای ربط دادن آنها به یکدیگر نیست. ممکن است ظاهراً به صورت یک الهام جلوه کند. اما در واقع این، نوع به خصوصی از هوش است. یک مکانیک اتومبیل که عیب موتور را از صدای آن تشخیص می‌دهد؛ یک معمار که مکان مناسب در قسمتی از زمین را برای ساختمان جدید انتخاب می‌کند؛ استعداد یک پزشک متخصص در دستیابی به علائم، همه قسمتی از این هوش محسوب می‌شود.

نشانه‌ها و علائم به عکس نمادها، از واقعیت شکل می‌گیرند. اطلاعات تصویری نمایشی از محیط هستند؛ پس چون از محیط هستند به آسانی شناخته می‌شوند. (درحالی که تحقیقات من که گزارش آن در فصل‌های گذشته آمد نشان داد که آنها نیز به آسانی شناخته نمی شوند) و ساده‌تر معنی می‌پذیرند.»

نشانه‌های طبیعی، در مواردی نیز به صورت بیان چهره‌ای جلوه می‌کنند. ما از حالت لب افراد می‌توانیم به شاد یا غمکین بودن آنها پی ببریم. این حالت به قدری واضح است که با خطوطی ساده، ماسک شاد و غمگین را ترسیم و کنار هم قرار داده‌اند ونمادی برای تئاتر ساخته‌اند.

نشانه‌های تصویری

نشانه تصویری، نشانه‌ای است که میان صورت و مفهوم آن شباهتی عینی و تقلیدی است. شما هر روز با انبوهی از نشانه‌های تصویری در برنامه‌های تلویزیونی، پوسترها و تابلوهای مسیر عبورتان، عکس‌های مجلات و روزنامه‌ها، نقش‌های تمبر و بسیاری نشانه‌های تصویری دیگر مواجه هستند.

«نشانه‌های تصویری بین المللی نیز بخشی از کدهای ارتباطات انسانی امروز را تشکیل می‌دهد. برخی از آنها دقیقاً یک نشانه قراردادی یا یک نماد هستند، مثل صلیب سرخ بین‌المللی. برخی نیز همان حالت نشانه تصویری را دارند، اما با این تلاش که هرچه بیشتر ساده شده و سریع‌تر درک شوند. از این نشانه‌ها در بازی‌های جهانی المپیک، فرودگاه‌ها، نمایشگاه‌ها و جلسه‌های بین‌المللی سیاسی استفاده می‌شود و از آنها برای راهنمایی افراد برای دستیابی به رستوران، اورژانس، باجه‌های بلیط، پست و غیره استفاده شده است. این نشانه‌های بین‌المللی نباید نیازی به یادگیری داشته باشند و قصد از تهیه آنها این است که گیرنده پیام را در همان نظر اول آن را درک کند.»

دکتر “مارگارت مید” مردم‌شناس فرهنگی پیشنهاد می‌کند که جهان نیازمند مجموعه‌ای از نشانه‌ها و علائم بین المللی غیرمبهم است تا بتواند از سوی مردمان ساکن کشورهای گوناگون با زبان‌های مختلف و حتی اعضای فرهنگ‌های ابتدایی به راحتی فهمیده شود. اگر چنین شود، انسان قادر به تحرک بیشتر در جهان خواهد بود؛ اگر چنین شود، دیگر مسافران گرسنه، وحشت‌زده و سردرگم را که به کندی سفر خود را ادامه می‌دهند کمتر می‌توان دید. آن چه دکتر مید پیشنهاد می‌کند، گسترش نوعی “اسپرانتوی تصویری” است.

شانه‌های قراردادی (رمز)

نشانه قراردادی یا وضعی که در زبان فارسی به آن نماد می‌گویند و مترادف کد و سمبل نیز برای آن به کار می‌رود نشانه‌ای است که میان صورت و مفهوم آن نه شباهت عینی است و نه رابطه هم جواری بلکه رابطه‌ای است قراردادی نه ذاتی و خود به خودی.

وسعت و گوناگونی کاربرد نمادها در ارتباطات انسانی امروز، بسیار بیشتر از کلمات و لغات است. نمونه‌هایی را برایتان نقل می‌کنم:

* بوق‌های سه‌گانه تلفن (بوق اشغال، بوق آزاد، زنگ تلفن) همه نمادند.

* درجات مختلف نظامی در کشوهای مختلف و با شکل‌های گوناگون انواعی از نمادها هستند.

* چراغ راهنمایی و رانندگی، سوت پلیس سر چهارراه، پخش آرم نظامی از رادیو به هنگام شروع حمله نظامی و وجود تحولات در جبهه، صدای سوت داور مسابقه فوتبال به نشانه قراردادی شروع یا پایان مسابقه، عصای سفید یک فرد نشانه قراردادی نابینا بودن او، اتومبیلی که روی آن گل و روبان نصب شده است نشانه قراردادی عروسی، لباس مشکی نشانه قراردادی عزا، خاموش شدن چراغ اتوی برقی نشانه قراردادی گرم شدن اتو، رنگ عمامه سیاه و سفید نشانه قراردادی سید یا سید نبودن روحانی، انگشت بالا بردن کودکان محصل نشانه قراردادی اجازه پرسش یا خروج از کلاس، پوشیدن لباس قرمز از سوی طرفداران تیم باشگاهی پیروزی و آبی از سوی طرفداران باشگاه استقلال نشانه قراردادی حمایت آنان از آن باشگاه، زدن تک بوق به شیوه خاص از سوی رانندگان اتومبیل برای یکدیگر نشانه قراردادی سلام و زدن بوق ممتد، نشانه قراردادی اعتراض به تجاوز در رانندگی، نشان دادن دو انگشت دست به صورت 7 نشانه قراردادی پیروزی، عکس پرستاری که انگشتش را روی بینی قرار داده است نشانه قراردادی سکوت، در یک مسابقه کشتی بلند کردن دست یکی از دو حریف نشانه قراردادی پیروزی او، وجود حجله در یک محل نشانه قراردادی درگذشت جوانی ناکام، فشردن دست دیگری به هنگام دست دادن نشانه قراردادی محبت بیشتر و …

* در برخی از نقاط ایران هرگاه نانوا کار و رفتار کارگری را نپسندد و بخواهد او را «جواب دهد» و بیکار کند به ترازودار می‌سپارد او را «رد کند». وقتی کار روزانه کارگر پایان یافت و برای دریافت مزد نزد ترازودار رفت، ترازودار یک چای شیرین برای او به قهوه‌چی سفارش می‌دهد. کارگر با چنین سفارشی مقصود او را می‌فهمد و بی گفت‌وگو «رخت ‌بندی» خود را برمی دارد و از همکاران خود خداحافظی می‌کند و می‌رود.

این انواع نشانه‌های قراردادی طیف وسیعی از مرزهای مصرفی جوامع ابتدایی و مدرن را تشکیل می‌دهد.

دنیس در مورد تاریخچه نماد می‌نویسد:

«قدیمی‌ترین نمادی که در دسترس است، علامت جمعه مانندی است که مکرراً در نقاشی‌های غار آلتامیرا ولاسکوکس دیده می‌شود. این علامت دقیقاً نشانه قراردادی یا یک نماد است. آن را نمی توان یک نشانه تصویری دانست زیرا به هیچ شکل طبیعی شبیه نیست. امروزه به هیچ‌وجه نمی توان این رمز را رمزخوانی کرد. فرد یا گروهی که آنها را این سو و آن سوی آن غارها کشیده اند. سال‌ها پیش، از این جهان رفته‌اند و هیچ کلیدی برای ما برجای نگذاشته اند. حیوانات نقاشی شده‌ای که در میان آنها، این نشانه‌های مستقل دیده می‌شوند به آسانی شناخته می‌شوند. اما هدفی که برای آن نقاشی‌های هنرمندانه روی دیوار غار وجود داشته اکنون برای ما کاملاً ناشناخته است.»

دنیس در ادامه می‌نویسد: «علمی‌ترین توضیحی که از هدف این نقاشی‌ها می‌توان مطرح کرد باید براساس همان موضوع «توتم» باشد. استفاده از این توتم‌ها به عنوان علائم تمیزدهنده خانواده‌ها و بستگی‌های اجتماعی، ریشه‌ای بسیار قدیمی دارد که در طول تاریخ تمدن بشر موارد زیادی از آن دیده شده است. مردم ابتدایی، مکان اجتماعی خود و اهمیت نام‌های خود را از طریق حیوانات یا نشانه‌هایی از طبیعت- که خانواده‌های آنان و احتمالاً قبایل آنان را معرفی می‌کرد- مشخص می‌کردند. توتم‌ها محدوده رفتار قابل قبول اجتماعی را تعیین کردند. توتم‌ها همچنین شاخص بسیاری از هنرهای جوامع ابتدایی است که قدرت به خصوصی به آن نسبت داده شده است. عمر طولانی، موفقیت، سلامتی، زاد و ولد و حمایت در مقابل بلا، یا برخی از نعمت‌های همراه با توتم است. برای فرد «نادان و آسیب‌پذیر» ابتدایی اهمیت این توتم‌های اسرارآمیز از اطمینانی که به او می‌داد سرچشمه می‌گیرد.

توتم‌ها هنوز نیز ترکیبات زنده‌ای از ارتباطات انسانی معاصر به دست می‌دهند. شجاع هنوز به عنوان شیردل شناخته می‌شود. بسیاری تولیدات تجاری از طریق شیوه‌های توتمی بازاریابی می‌شوند- لاستیک اتومبیلی با این علامت به بازار می‌آید که پنجه قوی یک پلنگ در گرفتن زمین برای حرکت سریع روی آن ثبت شده است یا عرضه بنزین با قدرت توتمی نمایش یک ببر به بازار عرضه می‌شود. توتم‌ها در نام فامیل خانواده‌ها نیز دیده می‌شود مثل ولف (به معنای گرگ)، یا در فارسی مثل شیرزاد».

ما در ارتباطات روزمره خود از کدهای غیرکلامی نیز استفاده می‌کنیم. اگرچه برخی از دانشمندان، آن دسته از حرکات ما را که براساس قوانین مربوط به قرارداد کدها شکل گرفته‌اند ارتباط غیرکلامی نمی دانند. “شولمن” و “پنمن” به ترتیب از دانشگاه واشنگتن و دانشگاه ملبورن در این مورد می‌نویسند: «… یک طرح پیشنهادی برای تفکیک ارتباط کلامی و غیرکلامی، اعتماد به درجه حساسیت کدی است که به کار می‌رود و برمبنای حضور یا عدم حضور قوانین کدگذاری مخصوص است. بنابراین حرکت سر به معنای بله در جواب یک سئوال می‌تواند ارتباط کلامی به حساب آید.»

به هر حال در مبحث پیام‌های غیرکلامی به طور مفصل در این مورد صحبت خواهیم کرد. به مثال‌های زیر که باز هم از همان آرشیو شخصی نقل شده است نگاه کنید.

* مسافر منتظر تاکسی، وقتی تاکسی نزدیک می‌شود با دستش یک دایره فرضی را در هوا رسم می‌کند به معنای آن که مقصد او، میدان بعدی است.

* از شخصی درخواست کاری بکنید او ممکن است دستش را روی چشم خود بگذارد به نشانه پذیرش کامل درخواست شما.

* ممکن است در جایی منتظر ایستاده باشید، دوستی از دور شما را ببیند، ممکن است کف دستش را بالا نگهدارد به صورتی که انگشت شصت او جداً از بقیه باشد و با مختصری چرخاندن آن و حالت صورت، ابروها و چشم‌ها از شما سئوال کند: قضیه چیست؟

* برخی از افراد با گاز گرفتن انگشت خود، حالت افسوس و پوزش به خود می‌گیرند.

* وقتی برای کسی موضوع گرفتاری خود را تعریف می‌کنید، ممکن است مخاطب شما، با فرو بردن هوا به درون شش‌ها و بیرون آوردن آن به حالت نفس عمیق، افسوس و تأسف خود را بیان کند.

* دیده شده است که برخی از افراد با زدن انگشت نشانه روی مچ دست چپ از دیگری ساعت را سئوال می‌کنند.

* برخی از مردم، بامالش انگشت شصت روی انگشت نشانه به طرف می‌فهمانند که پول می‌خواهند.

* گزارش شده است که در یکی از جاده‌ها، یک اتومبیل سواری از اتوبوسی که چراغ راهنمای آن بی‌جهت روشن بود سبقت گرفت و سپس راننده دست چپ خود را از شیشه بیرون آورد. انگشتان دستش را باز کرد و سپس مشت کرد. این کار را چندبار تکرار کرد، راننده اتوبوس متوجه شد و چراغ چشمک‌زن راهنما را خاموش کرد. (در اینجا نیز در این پیام، از نشانه‌هایی استفاده شده که به نشانه‌های تصویری نزدیک‌تر است تا نشانه‌های قراردادی).

مثال‌های فوق همگی زبان- علائم، زبان اشاره‌ای و زبان بدنی هستند و همگی آنها دارای کد و یا دارای نشانه قراردادی هستند. اما حیطه زبان‌های غیراشاره‌ای و غیربدنی، صرفاً در محدوده زبان بیانی و نوشتنی نیست.

در مشرق زمین نشانه‌های قراردادی بسیاری وجود دارد که برای متمایز نشان دادن زنان از دختران به کار می‌رود. خالی که زنان هندی روی پیشانی خود می‌گذراند از آن جمله است زیرا دختران هندی چنین کاری را نمی کنند. در اینچه برون- در ترکمن صحرای ایران- کلاهی که با نقش‌های سوزن‌دوزی زینت شده است تا زمانی از سوی دخترها به کار می‌رود که دختر شوهر نکرده است. همین دخترها وقتی شوهر کردند کلاه خود را که “برک” نام دارد از سر بر می‌دارند و به جای آن از یک پیشانی‌بند و یک روسری به نام “پوپک سالق” استفاده می‌کنند. در واقع برک نشانه قراردادی تجرد و پوپک یالق نشانه قراردادی تأهل است. در بندرعباس و قسمتی از مناطق جنوب ایران، نداشتن نقاب صورت، نشانه مجرد بودن دختر است. به این ترتیب مردم از نشانه‌های قراردادی خال روی پیشانی، کلاه برک و نقاب، در مورد مجرد و متأهل بودن مخاطب خود پیام دریافت می‌کنند.

در قدیم وقتی هنوز در بازکن‌های برقی برای درب منازل نصب نشده بود، در نقاطی از ایران درکوب‌های فلزی نصب شده بود که اهالی خانه از صدای آنها می‌فهمیدند که آیا مراجعه کننده مرد است یا زن. این آگاهی از این نظر مهم بودکه اهل خانه برای باز کردن در، حدود حجاب خود را می‌توانستند تنظیم کنند یا اینکه طبق رسم، مرد یا پسربچه‌ای را برای باز کردن در به دنبال صدای درکوب مردانه بفرستند.

درکوب‌ها به دو شکل ساخته می‌شد: زنانه و مردانه. درکوب زنانه را به لنگه طرف چپ در و مردانه را به لنگه راست در نصب می‌کردند. شکل‌های درکوب زنانه با مردانه نیز با یکدیگر اختلاف کلی داشت به نحوی که صدای هر کدام از آنها کاملاً قابل تمایز با دیگری بود. درکوب مردانه اغلب به شکل کله شیر یا دستی که یک گوی فلزی رادر میان پنجه‌ها نگه داشته بود ساخته می‌شد. اما درکوب زنان ظریف‌تر و معمولاً به شکل گلوبند زنانه ودستبند و قلب ساخته می‌شد. به این ترتیب تفاوت شکل و وزن آنها ایجاد دو صدای مختلف می‌کرد.

به این ترتیب اغلب اهالی منزل، صدای متمایز و قراردادی این دو درکوب را می‌دانستند. حتی در مواردی نوع عمل با درکوب نیز به صورت قراردادی، رمزی را تشکیل می‌داد. مثلاً پدر خانواده دو ضربه می‌کوبید یا اگر عجله برای باز کردن بودن، ضربه‌های ریز و ممتد زده می‌شد. هنوز درمناطقی چون یزد و کاشان و … آثاری از این درکوب‌ها دیده می‌شود.

در میان آداب و رسوم شرقی‌ها از نشانه‌های قراردادی بسیاری می‌توان اثر جست. مثلاً در برخی از نقاط شمالی ایران یا در مناطقی از خراسان (مثل بیرجند) وقتی میهمان آخرین چای را خورد، اگر دیگر میلی به خوردن نداشته باشد فنجان یا استکان را واژگون داخل نعلبکی می‌گذارد. این نشانه قراردادی است حاکی از آن که برایش دیگر چای نیاورند. حتی از نشانه‌های کاملاً قراردادی مثل همان‌ها که در خانواده‌های اشراف اروپا در قرون گذشته رسم بود نیز در ایران آثاری است.

تمغا(نشان-داغ) از آن دسته نشانه‌هاست که در میان ترکمن‌ها رایج بوده است. “رشید الدین فضل الله” درکتاب جامع‌التواریخ، از بیست و چهار طایفه اوغوز نام می‌برد که در زمان او هر یک از آن بیست و چهار طایفه یک تمغا یا نشان مخصوص به خود داشتند و هر چهار طایفه یک اونقون که می‌توان آن را نوعی توتم (توتِم‌ها اجسامی نمادین هستند که در اقوام بومی بیشتر قاره‌ها کاربردهای آیینی دارند-ویکی پدیا ) دانست، برای خود می‌شناختند که مورد احترام افراد همان چهار طایفه بود. به این ترتیب این بیست و چهار طایفه، دارای بیست و چهار نشان و شش توتم بودند. توتم‌های ترکمن‌ها را انواع عقاب‌ها و شاهین‌ها تشکیل می‌داد. هنوز نیز می‌توان در گورستان‌های ترکمنان، آثاری از این توتم‌ها به صورت ساده شده به شکل‌های مجسمه‌های چوبی یا سنگی و همچنین بر نقش و نگارهای نمد و گلیم و قالی مشاهده کرد. با این تمغاها گله‌های گوسفند، ثروت‌ها و فرمان‌های هر طایفه مشخص می‌شد.

حالا آن نشانه‌های قراردادی از طایفه‌های ترکمن صحرا یا شوالیه‌ها گرفته شده و به شرکت‌ها و مؤسسات تجاری و غیره سپرده شده است. مؤسساتی که هر کدام آرمی دارند. دنیس درمورد این نشانه‌های قراردادی خانوادگی می‌نویسد:« هنگام ظهور تشریفات خانوادگی در اروپای غربی، نشانه‌های توتم مانندی طراحی شد که به وسیله شوالیه‌ها بر سپرها و بیرق‌ها حمل می‌شدند. این علائم خانوادگی منحصر به اروپای غربی نبودند، بلکه به وسیله پادشاهان، رؤسای قبایل، کلیساها، جنگجویان، ارتش‌ها و کشورها (به صورت علامت روی پرچم ملی) پذیرفته شده‌اند…

استفاده از نشانه‌های قراردادی خانوادگی، نماینده‌ای از تفخر، اتحاد خانوادگی و مفاهیمی از این قبیل بود. در این نشانه‌ها، شکل‌های مستقل مانند مربع، دایره، مثلث، ستاره و تصاویری از حیوانات افسانه‌ای و غیره به چشم می‌خورد… در عصر حاضر، استفاده از نمادها، آرم‌ها و نشانه‌های شرکت‌ها و کالاهای تجاری پاسخی است به نیازهای مشابه همان نیازهای شوالیه‌ها برای داشتن آرمی مخصوص. در عصر حاضر نمادگرایی برای شناخت بردی به تدریج از بین رفته است و جای خود را در مقولات گسترده‌تری از پیوستگی‌های گروه مانند احزاب سیاسی، باشگاه‌ها، مذاهب، دانشگاه‌ها، شرکت‌ها و غیره داده است. برای همگی دارندگان این نمادها، یک اصل محترم است

” هرچه قدیمی‌تر، بهتر “. چرا که هر نشانه قراردادی که دوام بیشتری بیابد و ماندگارتر باشد، در ذهن مردم بیشتر جای حواهد گرفت. در قرن بیستم، آرم‌ها به تدریج از ارائه تصاویر طبیعی به نوآوری‌های مجردتری تبدیل شده است.»

دنیس برای اثبات نظر اخیر خود تصاویری از تحول آرم راه‌آهن انگلستان را نشان می‌دهد. او این تحولات را به عنوان نمونه پیشرفت از واقع‌گرایی به تجرد می‌داند. آرم نخست که مربوط به سال 1870 است از یک ستاره هفت پر که در آن تصویر دقیقی از یک لکوموتیو نقش شده بود و بالای آن یک تاج قرار داشت تشکیل شده است. آرم مربوط به سال 1940 راه‌آهن انگلستان، تصویر شیری است که روی تاجی ایستاده ودر میان دست خود یک چرخ قطار را نگه داشته است. آرم 1950، شیر نمادینی است که روی چرخی ایستاده. آخرین آرم که مربوط به سال 1965 است، خطوطی کاملاً نمادین و قراردادی و بدون هیچ تصویر خاصی انتخاب شده است. مشابه این تحول در آرم شرکت‌های قدیمی ایران مثل بیمه ایران مربوط به 1314 و 1354 دیده می‌شود.

بازمی گردیم به کدها، علامت‌ها و نشانه‌ها، خلاصه‌ای از نوشته‌های دنیس را در این باره با هم می‌خوانیم:

«در یک نگاه وسیع به ارتباطات انسانی معاصر، نمادها، علائم و نشانه‌ها قلمرو مخصوصی را دربر می‌گیرند. آنها دارای کاربردی اساسی برای بیان و تفسیر کنش‌های متقابل و روابط میان افراد در گروه‌های اولیه و ثانویه و در موجودیت‌های ملی هستند. علائم بصری، اطلاعات واقعی را عرضه می‌کنند و گسترش و کاربرد آنها نباید با تولید نشانه‌های قراردادی و نمادها اشتباه گرفته شود.»

در جوامع توسعه یافته که از تکنولوژی برخوردارند، نیاز به درک فوری پیام‌ها سبب شده است که علائم و نشانه‌ها در ایجاد پاسخ سریع نقش مؤثری ایفا کنند. توجه محض آنها به ضروریات و آسانی ساخت آنها موجب درک سریع و به خاطرسپاری آسان می‌شود. علائم راهنمایی و رانندگی نیز به صورت نمادهایی برای ارتباطات انسانی، در تمامی جاده‌های جهان جای گرفته است. بسیاری از این علائم، آن قدر قراردادی هستند که کاملاً مشابه حروف الفبا عمل می کنند. مثلاً علامت پارکینگ ممنوع، به تنهایی فقط یک نماد قراردادی است، آن قدر که نیاز به اضافه کردن عبارت «پارکینگ ممنوع» را دارد.

امروزه تلاش برای هرچه ساده‌تر کردن نمادها، هنوز ادامه دارد. دنیس مثال‌هایی در این زمینه می‌آورد و می‌نویسد: «بنگاه خبر پراکنی بریتانیا، تبدیل به بی.بی.سی شده همانطور که شرکت ماشین‌های تجاری بین المللی تبدیل به آی.بی.ام شده است. این مخصوص تجارت نیست. در زمینه‌های فرهنگی و نظامی نیز موارد مشابه بسیار دیده می‌شود. مثلاً یونسکو، مخفف سازمان متحد ملی آموزشی علمی و فرهنگی است.

(در ایران نیز موارد مشابه در چند سال اخیر دیده شده است مثلاً به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی می‌گویند نزاجا.)

دیوید برلو در ادامه مبحث مربوط به رمز می‌نویسد: «زبان یک کد است. حروف کد هستند. کلمه‌های یک زبان کد هستند، شامل عناصر (اصوات، حروف، کلمات و غیره) که با دستورهای ویژه‌ای ساخت می‌یابند.

فرض کنید، اگر یک سری نمادها رامقابل شما بگذارند و بخواهند تعیین کنید که آیا آنهاکد هستند یا نه. باید به نظارت این مسئله بپردازید که برای ترکیب این عناصر (این نمادها) روش منظمی به کار رفته است؟ و آیا در طرز قرار گرفتن عناصر، هماهنگی وجود دارد؟

از چنین سیستمی برای بازسازی زبان‌ها و خط‌های متروک و مرده استفاده می‌کنند. مثلاً خواندن خط میخی برای نخستین بار.

به هر حال زبان چه انگلیسی و چه آلمانی وهر زبان دیگری مجموعه‌ای ازنمادها هستند. از نماد، علاوه بر زبان برای موارد دیگری نیز استفاده می‌کنیم. موسیقی دارای یک نماد است. دارای لغت‌هایی است(نت‌ها) و ساخت‌هایی (شیوه‌هایی که نت‌ها را می‌توان به صورتی کنار هم قرار داد که برای شنونده بامعنی باشند). اگر ما برخی از موسیقی‌ها را نمی فهمیم و مایلیم بفهمیم باید به یادگیری نمادهای آن بپردازیم. موسیقی هر کشوری دارای فرهنگ لغات خاص خود و همچنین دارای محدودیت‌هایی در فرهنگ لغات خود است.

ذوق و سلیقه افراد، در مورد موسیقی وابسته به ترکیبی است که نت‌ها در کنار هم قرار گرفته‌اند. آنانی که می‌گویند مثلاً موسیقی کلاسیک را دوست ندارند به سادگی فقط ممکن است علت عدم علاقه آنها ندانستن نمادها و ساخت آن موسیقی باشد.

نقاشی نیز به همین ترتیب از نمادها تشکیل شده است و دارای فرهنگ لغات است. این فرهنگ لغات همان عناصری است که نقاش از آنها برای نقاشی استفاده می‌کند. او از ترکیب این عناصر، به یک ساخت دست می‌زند. نقاشان آماتور، همان ساختی را که نقاشانی چون “رنوار” یا “وان گوگ” استفاده می‌کنند، به کار نمی برند. این ساخت از عناصر، ویژه وان گوگ و رنوار است. شیوه‌ای که کار آنها را از دیگران متمایز می‌کند.

به همین ترتیب، موسیقی دانان آماتور، به همان شیوه که “بتهوون” ، “باخ” یا” بارتوک” به عناصر، ساخت می‌دهند، این کار را نمی‌دانند. این موضوع درباره رقص نیز صادق است.»

درحال حاضر، ما فقط دانش کمی درباره عناصر و ساخت رقص، یا برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی یا میزانپاژ و صفحه‌بندی روزنامه‌ها و مجله‌ها داریم. هنوز یک گرامر و دستور زبان تدوین شده کامل برای این نمادها، به وجود نیامده است. تجربیات موجود در این زمینه کافی نیست. هنوز در بیان این موضوع که چه قوانینی در ساخت و تولید این پیام‌ها حاکم است مشخص نشده و هنوز معلوم نشده است که فرهنگ لغات آنان چیست. به همین دلیل آموزش این گونه از پیام‌ها با دشواری‌هایی مواجه است.

برلو می‌افزاید:« ممکن است برخی از دست‌اندرکاران رقص یا برنامه‌ای رادیو- تلویزیونی معتقد باشند که سیستم‌های نمادسازی این رشته‌ها در حوزه هنر است. بنابراین عناصر آنها قابل تفکیک و آموزش مثل یک زبان نیست.» او می‌گوید: «من چنین بیانی را منطقی نمی‌دانم، این مسخره است که فکر کنیم وان گوگ تمایل به داشتن اطلاعات بیشتر درباره ترکیب رنگ‌ها نداشته است.»

برلو تأکید می‌کند که اگر مقصود ما ازکلمه هنر آن باشدکه «هنر یعنی چیزی بدون سیستم یا بدون دانش از آنچه ما انجام می‌دهیم» درواقع چنین مقصودی ناشی از ناآگاهی در زمینه نمادهایی است که درحوزه‌ای خاص به نام هنر مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما اگر مقصود ما از هنر کوشش برای ساخت عناصر اصلی با شیوه ها است که بهترین بیان رادارد تا بتواند هدف ما را به بهترین وجه جامه عمل بپوشاند یا بهترین تأثیر را در گیرنده داشته و یا معنی مورد نظر را برای گیرنده داشته باشد، آنگاه لحظه‌ای می‌رسدکه ما نیاز به آموزش و آگاهی از فرهنگ لغات و دستور زبان و هنرها خواهیم داشت.

برلو در انتهای بحث خود درباره کد پیام می‌گوید: «هرگاه پیامی را رمزگذاری می‌کنیم، باید تصمیم اصلی خود رادر مورد نمادها و رمزهایی که به کار برده‌ایم بگیریم. باید تصمیم بگیریم:

الف. کدام کد (رمز یا نماد)

ب. کدامیک از عناصر رمز

ج. چه روشی را برای ساخت عناصر رمزها انتخاب کنیم.»

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت